از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

از همه جا ( ۲۵ )

تو ولیعصر یه آقاهه سالمه سالم نشسته، رد شدم میگه یه کمکی بکن، میبینم دستش رو بسته انداخته گردنش، میگم دستت چی شده مگه؟ میگه: درد میکنه!!!  ـ

حالا خوبه نگفته خواب رفته

**************************

رفتم قصابی، به یارو میگم بدون چربی لطفا٬ میگه سوسول نباش بابا٬ یه تیکه چربی رو برید گذاشت دهنش!! قصابه داریم؟  ـ

 ************************

تو روم یاهو دختره به من میگه اهل کجایی؟ میگم: مشهد ... میگه مشهد کجاست؟ میگم: امام رضا... میگه نمیشنایم .. میگم: تو کجایی؟ میگه: آلمان... میگم چند ساله رفتین... میگه 2 ساله  ـ

 ****************************

واسه خواستگار خواهرم رفتیم تحقیق... زنگ خونه ی همسایشونو زدیم یه دختره اومده دم در میگیم در مورد پسر همسایتون اومدیم تحقیق با تعجب گفت کدوم؟ میگم فلانی... میگه کدوم یکی از داداشا؟ میگم رضاشون... با بهت و تعجب گفت... ای رضای نامرد... کثافت... جوونه دم بخته داریم؟  ـ

***************************

ضد حال یعنی بعد از این همه سال تازه فهمیدیم که تو کارتون فوتبالیستا اون آقاهه عموی سوباسا نبود! دوست پسر مامانش بوده  ـ

 

برای سوباسا متاسفم. من که همیشه عاشق کاکرو بودم با خانواده پاک دامنش  ـ

********************

دختره با 100تا سرعت داره میرونه حالیشم نیست لاستیک عقبش پنچره خودمو رسوندم بهش شیشه رو دادم پائین میگم خانوم لاستیک عقب پنچره. با هزار ناز و عشوه شیشه رو داده پائین میگه هه هه ... قدیمی شده

 حالا وقتی رفت تو دیوار میفهمه جدیده  ـ

***********************

 دوستم ماشین خانومشو ورداشته رفته بیرون تصادف کرده، الان2 شبه ور دل منه! خانومش هم که زنگ میزنه میگه ماموریت ویژه پیش اومده اومدم اراک!! به من میگه نگی بهش ها، گذاشتم صافکاری فردا بهم میده... زن ذلیلی تا این حد؟

********************************

 زنی پشت چراغ قرمز گل میفروخت ، هیچکس از او گل نمیخرید ! زنی دیگر چراغ سبز نشان میداد ، و سرش شلوغ بود  ـ

آی راننده ها خبر دار ...دیه کامل یک مرد مسلمان نود میلیون تومان

معاون قضایی دادگستری استان کرمان نرخ یک فقره دیه کامل مرد مسلمان در سال جاری بر اساس استعلام انجام شده، را مبلغ نهصد میلیون ریال اعلام کرد.

 

به گزارش ایسنا، رضا طالبی‌زاده افزود: دستورالعمل اعمال نرخ جدید دیه از تاریخ 16 خرداد ماه به مرحله اجرا گذاشته خواهد شد.

 

وی از مردم خواست دراولین فرصت نسبت به بیمه وسایط نقلیه خود اقدام کنند و در امر رانندگی نیز جانب احتیاط را رعایت کرده تا دچار حادثه و بالطبع هزینه های مادی و معنوی آن نشوند

 

ببخشید  الان تکلیف ۳۰ میلیون تومانی که بیمه کم داره چی میشه؟!!!!

مرد پنهان شده در رختکن بانوان چه می‌کرد؟

آخرین نیوز: با هوشیاری یکی از ورزشکاران زن حاضر در سالن ورزشی و حضور به موقع ماموران کلانتری ۱۱ شکریه، فردی به نام «ف» حین عکسبرداری از داخل رختکن بانوان ورزش دستگیر شد.

 

فردی که در رختکن یکی از سالنهای ورزشی بانوان همدان پنهان شده بود توسط ماموران نیروی انتظامی این شهرستان دستگیرشد.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس، با هوشیاری یکی از ورزشکاران زن حاضر در سالن ورزشی و حضور به موقع ماموران کلانتری ۱۱ شکریه، فردی به نام «ف» ۲۲ساله اهل و ساکن همدان حین عکسبرداری از داخل رختکن بانوان ورزشکار، دستگیر شد

 

نیوشا ضیغمی و همسرش آرش پولاد خان

نیوشا ضیغمی و همسرش آرش پولادخان در سفر اخیر هنرمندان به خانه خدا در لباس احرام دیده می‌شوند 

از همه جا (‌۲۴ )

زن و شوهر هر دوتاشون دماغاشون عمل کرده ست! بچه دار شدن، بچه‌شون دماغش اندازه دماغ فیله

هی می‌گن وا این به کی رفته؟

***************************

یه دختری از آشناهامو دیدم می پرسم هنوز مجردی؟ میگه نه 40 روز دیگه عقدمه! واسه چی میخوای؟ گفتم یه بنده خدایی سپرده بهم واسه ازدواج. گفت چی کارس؟ گفتم استاد شریفه داره میره آمریکا قبل از رفتن می خواد زن بگیره! دیدم پاهاش شل شده صداش به لرزه افتاده میگه حالا صد در صد هم نیس این عقد ما!  

ثبات قدمه داریم؟

 **************************

گشت امنیت اخلاقی(!) بهمون گیر داده, میخواد ماشینو ببره پارکینگ. دوستم با اعتماد به نفس و طلبکارانه رفته جلو به پلیسه میگه: مارو ول کن بریم، میدونی من کی ام؟ نه، میدونی من کی ام؟ پلیسه میگی کی ای؟  

رفیقمون میگه: من نوکر پدرتم! مارو ول کن بریم! و جالب اینکه ولمون کرد :))

***************************

 پیدا کردن کراک، شیشه، آب شنگولی، تریاک، هروئین،... به مراتب راحت تر از پیدا کردن یه کتابه

 ****************************

قدیما لامپارو روشن میذاشتیم میرفتیم مسافرت که دزد فک کنه یکی خونست ... الان هر جوره حساب میکنیم لامپارو خاموش کنیم و دزد بزنه به صرفه تره

زندگیه داریم؟

***************************

اگه کسی پشت سر شما حرف زد به این معناست که شما او را پشت سر گذاشته اید  

پس ناراحت نشین.

به دقت نگاه کنید و به سوالات زیر جواب بدین



کدام دانشجو خسته و خواب آلود به نظر می‌رسد؟

کدامشان دوقلو می‌باشند؟

چند تا زن در عکس دیده می‌شود؟

چند نفرشان خوشحال هستند؟

چند نفرشان ناراحت می‌باشند؟

بدون شرح ...

 قابل توجه بعضی خانمها .... که خودشونو مهد محبت و عشق می دونن 

 

 

یک روز یه ترکه ....

در روزگاری که بهانه های بسیار برای گریستن داریم  

شرم خندیدن، به  مضحکۀ هم میهنانمان را بر خود نپسندیم.   کار سختی نیست نشنیدن، نخواندن و نگفتن لطیفه های توهین آمیز... با ارادۀ جمعی این عادت زشت را به ضدارزش تبدیل کنیم. رخشان بنی اعتماد       آنقدر این ایمیل را بفرستیم و  بخوانیم تا عادتهای قجری در خندیدن به  هموطن( آنکه در دیده ما جا دارد ) در ما بمیرد  و با هم یکی  باشیم مثل همیشه،  مثل زمانهای سختی و مثل زمانهای جشن و افتخار 
یک روز یه ترکه
اسمش ستارخان بود، شاید هم باقرخان.. ؛
خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛
یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد، جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد، فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو، برای اینکه ما تو این مملکت آزاد زندگی کنیم
یه روز یه رشتیه..
اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛
برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلق شاه تلاش کرد، برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛
اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد
یه روز یه لره...
اسمش کریم خان زند بود، موسس سلسله زندیه؛
ساده زیست، نیک سیرت و عدالت پرور بود و تا ممکن می شد از شدت عمل احتراز می کرد
یه روز یه قزوینی یه...
به نام علامه دهخدا ؛
از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد بود و دیوان پارسی بسیار خوبی برای ما بر جا نهاد
یه روز ما همه با هم بودیم...، ترک و  رشتی و  لر  و  اصفهانی
تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند و قفل دوستی ما رو شکستند... ؛
حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم، به همدیگه می خندیم!!! و اینجوری شادیم
این از فرهنگ ایرانی به دور است. آخه این نسل جدید نسل قابل اطمینان و متفاوتی هستند
پس با همدیگه بخندیم نه به همدیگه

پیشنهاد بی شرمانه

 جانی تو یه شرکت مشغول بکار بود. از قضا در همون شرکت خانم جوانی هم همکارش بود  و گلوی جانی پیشش گیر کرده بود ، واسه همین خودش رو به آب و آتیش میزد که یه جورائی اون خانمه بهش راه بده، اما هر چقدر میرفت تو نخش، همش جواب رد ازش میگرفت.
روزی از روزها ، دیگه صبرش تموم شد و دل رو به دریا زد و رفت سراغ خانمه و گفت : "حتی اگه شده واسه یه دقیقه اجازه بده با هم باشیم ؟!"
خانم با عصبانیت سرش داد زد : "احمق خجالت بکش، من دوست پسر دارم
اما جانی کوچولواز رو نرفت که نرفت .  یهو یه پیشنهاد بسیارعجیب به خانم داد :
 " ببین هزار دلار میندازم  کف اطاق  ، تا خم شی و اونو برداری ، من کارم رو  می کنم  "
از این پیشنهاد ، خانمه به فکر فرو رفت و گفت : " نمیتونم جوابتو بدم ،
 میخوام با دوست پسرم مشورت کنم "
رفت و جریان رو با معشوقش در میان گذاشت .
 دوست پسرش گفت : " عجب احمقیه ، برو بهش بگو موافقم فقط به شرطی که دوهزار دلار بندازی کف زمین ،
 اما حواست باشه عین جن پولو برداری تا نتونه کاری بکنه  "
خانمه به نزد جانی کوچولو برگشت و دوست پسره بیرون اطاق منتظر بازگشت معشوقه اش شد.
...
..
.
یه دقیقه ، دو دقیقه ، ده دقیقه ، نیم ساعت .... تقریبا بعد از یک ساعت در اطاق باز شد و خانمه اومد بیرون
دوست پسره با تعجب پرسید : " مگه چی شده بود ؟ چرا اینقدر طول کشید ؟ "
خانمه جواب داد : " ناکس، دوهزار دلار همش سکه بود ! "
* * *
درس مدیریتی : اگه پیشنهادی داده شد ، پیش از قبول آن ، بایستی تموم جوانب قضیه در نظر گرفته بشه تا سرآدم کلاه نره.

در مکتب ایرانی ....

-         در مکتب ایرانی دیدن موی سر زنهای خارجی و بیگانه از تلویزیون حلال است ولی زنهای هموطن و خودی حرام!

-         در مکتب ایرانی سرود ملی مقدسه، ولی دیدن آلت موسیقی که سرود با آن نواخته شده حرامه!

-         در مکتب ایرانی، هنری مثل موسیقی و رقص حرام است ولی افیونی مثل تریاک حلال!

-         در مکتب ایرانی کشورهای مسیحی و یهودی خداپرست، دشمن و کافرند، ولی کشورهای کوبا و روسیه و چین کمونیست، برادرند!
-         در مکتب ایرانی خنده و رنگهای شاد جلفه، ولی گریه و رنگ سیاه متانت!
-         در مکتب ایرانی، روزهایی که مردم دنیا تعطیلند ما کار میکنیم و روزهایی که مردم دنیا کار میکنند ما تعطیلیم!
-         در مکتب ایرانی صورت نامرتب و لباس و ظاهر دلگیر کننده داشتن، ارزشه، ولی صورت اصلاح شده و زیبایی و خوش تیپی ضد ارزش!
-         در مکتب ایرانی فقر و پابرهنگی فضیلته، ولی رفاه و ثروت رذیلت!
-         در مکتب ایرانی هر کجا که بخواهیم خصوصی سازی بکنیم و از مردم پول بگیریم و نفع داشته باشیم، اسمش رو میگذاریم "غیر انتفاعی!"
-         در مکتب ایرانی اسم بانکداری رو میگذارن "بدون ربا" ولی بالاترین رباها رو از مردم میگیرن!
-          مکتب ایرانی چیز جدیدی نیست ، از همان زمانهای قدیم، پدرانمون اسم کچل رو میگذاشتن زلفعلی!
-         در مکتب ایرانی اسم پروژه فراری دادن مزاحمین رو میگذارن "فرار مغزها"!
-         در مکاتب دیگه، مُبلغهای دینی روابط جنسی رو برای خودشون حرام میدونن ولی برای بقیه مردم حلال، اما در مکتب ایرانی روابط جنسی برای مُبلغ دینی حلاله ولی برای بقیه مردم حرام!
-          در مکتب ایرانی کثیفترین گناه دنیا (دروغ) عادیه ولی دست دادن دختر و پسر غیر عادی!
-         در مکتب ایرانی قبل از اینکه خبر مهمی رو پخش کنن، اول تکذیبش میکنن!
-         در مکتب ایرانی به خاطر تقدس بکارت، بعد از اینکه پسر از دوست دختر خودش دور میشه، چون نمیتونه تا 30 سالگی باهاش ازدواج کنه، یا عقده ای میشه، یا برای ارضای نیازهای اولیه اش، دست به دامن فاحشه های خیابون میشه. اصلا ولش کن، کی گفته 15 تا 30 سالگی اوج توانایی استفاده از لذت جنسیه؟
-         در مکتب ایرانی مهم این نیست که در داخل، چقدر فساد غوغا میکند، مهم این است که ظواهر مکتب در جامعه رو حفظ کنیم، و مهم اینست که کشورهای دوست، در خارج در مورد ما چه فکرمیکنند! چون اگر ظواهر رو حفظ نکنیم نمیتونیم ادعای رهبری مکاتب جهان رو داشته باشیم!
-         راستی خبر دارین در دنیا یک کشوری هست که بستن روسری برای همه مردها اجباریه و اگه مردها سر و بدنشون رو با پارچه نپوشونن توسط پلیس دستگیر میشن؟! آیا شما جرات و تمایل دارین به عنوان توریست با همسرتون به اون کشور سفر کنین؟ یا بخواهین تو اون کشور سرمایه گذاری کنین؟ تعجب نکنین، اون کشور،کشور خودمونه با مکتب ایرانی، منتها از زاویه دید بقیه مردم جهان!
-         در مکتب ایرانی دختری که دنبال همسر مناسب میگرده، و در موقعیتی هست که به زیباییش نیاز داره، حق نداره موهای صورت و کرک سبیلش رو قبل از ازدواج برداره!
-         در مکتب ایرانی توی مراسمها (عروسی، مهمانی یا مذهبی)، خانمها خودشون رو به شدت آرایش میکنن، ولی نه برای مردها بلکه برای خانمهای دیگر! (اشتباه نکنین، اونها همجنسباز نیستن!)
-         در مکتب ایرانی مشابه سایر مکاتب، خدا به نفع این مکتب مصادره شده، جمله مشترک همه مکاتب اینه:
        - خدا با ماست، نه با 200 تا دین و مذهب و فرقه دیگر موجود در جهان!
        - کی گفته؟!
        - بابام!

-         در مکتب ایرانی فاحشه خونه ها رو با افتخار جمع کردیم ولی نمیدونیم چرا برای زنمون از محل کار تا منزل صد تا بوق میزنن؟! نکنه بعضی وقتها غیرت زیاد بی غیرتی میاره؟! ولش کن ظواهر جامعه مهمتره!
-         در مکتب ایرانی پلیس مخصوص مجرمان رانندگی (مجرمانی که جان انسانها را تهدید میکنند)، اسلحه ندارد، ولی پلیس مخصوص کنترل پوشش موی سر و جدایی دختر از پسر، اسلحه دارد، چون این برای ظواهر جامعه خطرناکتر است!
-         در مکتب ایرانی رمز بالا رفتن از هرم قدرت، حفظ ظواهر هست، نه صداقت. برای همینه که فقط ریاکارها میتونن از اون بالا برن!
-         مکتب ایرانی بالاترین آمار صدقه جهت دفع بلا در دنیا رو داره، ولی نمیدونم چرا هم فقر غوغا میکنه و هم آمار تصادفات و تلفات جاده های ایران ده برابر میانگین جهانیه؟!

-         در مکتب ایرانی همه میگن علم بهتر از ثروته، ولی در عمل همه دنبال ثروتند نه علم!
-         اون قدیما، چند نفر اومدند و بتها رو شکستند و گفتند خدا را بپرستید، ولی بعد از مرگشون، در مکتب ایرانی، ما قبر خود اونها رو بت کردیم و پرستیدیم! میگن خدا از رگ گردن به ما نزدیکتره، شاید ما، بین خودمون و رگ گردنمون نیاز به یک نفر واسطه داریم! حتماً همینطوره!
-         در مکتب ایرانی جمعه ها عاشقانه منتظر آمدن کسی هستیم که اگه بیاد، اولین کسانی که ازش اُردنگی میخورن خودمونیم!
-         در مکتب ایرانی، یک انسان برای ارضای نیازهای اولیه و ابتدایی خودش، باید جلوی مرگ معلق وارو بزنه و حتی از مطرح کردنشان هم خجالت بکشه!
-         در مکتب ایرانی اسم خرافه رو میگذارن فرهنگ، و اسم فرهنگ رو میگذارن ابتذال!
-         کی میگه استدلالهای تمثیلی ضعیفترین نوع استدلاله؟ ما پایه های استوار بنای عظیم مکتب ایرانی خودمان را بر روی همین تمثیلها و شعرها و شعارها بنا نهاده ایم، مثلاً:
"اگر برهنگی تمدن است، پس حیوانات متمدن ترند!" و یا
"اگر غیرت از ایمان است، پس خروسها مؤمن ترند!" و یا ...
-         در مکتب ایرانی نزدیک شدن دختر و پسر به همدیگر جهت شناخت، قبل از ازدواج، عیب است ولی جدا شدنشان با دو تا بچه بعد از ازدواج عیب نیست!
-         و در نهایت اینکه مکتب ایرانی چیز بدی نیست، تنها بدی آن، کلمه "ایران" درون این مکتب میباشد که اگر آن را برداریم و با چیز دیگری جایگزین کنیم، مثل بقیه مفاهیم، برای مسئولین دلسوز کشور قابل تحملتر خواهد شد و خواهند فهمید که این مکتب همان بچه 32 ساله خودشونه!
آیا هنوز هم فکر نمی کنید مکتب ایرانی یک مکتب جدید و مستقل از سایر مکاتب است؟!   
لطفا این بیانیه را به دوستان خود ارسال کنید تا شاید طنین دلنواز مکتب ایرانی به گوش مسئولینی که هنوز آن را درک نکرده اند برسد.

یه مقام محترم اعلام کرده که کتابهای مدارس بومی سازی میشود...

این هم نمونه بومی سازی:

 

جمله اصلی: آن مرد با اسب آمد

 

جملات بومی شده

تهران: آن مرد با ماکسیمای مشکی آمد

قم: حاج آقا تشریف آوردند

آبادان: آن مرد با عینک دودی ریبن آمد

زاهدان: آن مرد را کشتند

تبریز: آن مرد یاواش یاواش گلدی

مشهد: آن مرد با شمع آمد

خرم آباد: آن مرد مرد نیه، انه

سنندج: آن مرد سبیل دارد

اردبیل: آن مرد بار میبرد

قزوین: آن مرد با لبخند آمد

شیراز: آن مرد حال نداشت نیامد

رشت: آن مرد رفت بابا آمد 

چه پشمی ؟‌ چه کشکی؟

چوپانی گله را به صحرا برد به درخت گردوی تنومندی رسید.
از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان گردباد سختی در گرفت،خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می برد.
دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند.در حال مستاصل شد...
از دور بقعه امامزاده ای را دید و گفت:
ای امام زاده گله ام نذر تو، از درخت سالم پایین بیایم.
قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قوی تری دست زد و جای پایی پیدا کرده
و خود را محکم گرفت.
گفت:ای امام زاده خدا راضی نمی شود که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی.
نصف گله را به تو می دهم و نصفی هم برای خودم...
قدری پایین تر آمد.وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت:
ای امام زاده نصف گله را چطور نگهداری می کنی؟
آنهار ا خودم نگهداری می کنم در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو می دهم. وقتی کمی پایین تر آمد گفت:
بالاخره چوپان هم که بی مزد نمی شود کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به گنبد امامزاده انداخت و گفت: مرد حسابی چه کشکی چه پشمی؟ما از هول خودمان یک غلطی کردیم غلط زیادی که جریمه ندارد.
احمد شاملو

تا الان مرگو به چشمتون دیدید ؟

سعید میگه: دوستان میخوام در مورد اتفاقی که دیروز واسم افتاد تعریف کنم
حقیقتش من یک مقدار کلسترول دارم چون چربی وحشتناک زیاد میخورمو تحرک ندارم پشت میز کامپیوتر هستم همیشه

 

دیروز احساس کردم قفسه سینم درد میکنه و به شدت نفس نفس افتادم و فشارم رفت بالا که با این احساس از صندلیم بلند شدم تا برم کنار پنجره هوا بخورم تا جایی که برسم به پنجره کم کم حس کردم فشارم داره میاد پایین و به حدی پایین اومد که خودم حس میکردم فاصله بین ضربان قلبم کاملاً نامیزونه تا جایی که کاملاً قلبم ایستاد و عرض چند ثانیه نقش بر زمین شدم
شاید باورتون نشه میدونستم دارم میمیرم همرو صدا میکردم میگفتم قلبم واساد
بعد که نقش زمین شدم یادمه که فکر میکردم خوابم و با سرعت بسیار زیادی محل ها و خوابهای مختلف از جلو چشمم میگذشت

 خانومم میگه وقتی افتادی زمین به صورتت چک زدم که من اصلاً یادم نمیاد و تنها چیزی که یادمه اینه که اصلاً دوس نداشتم برگردم و داشتم لذت میبردم
که بعدش خانوممو تار دیدم که هی منو صدا میکرد
بعد که ازش در مورد این اتفاق پرسیدم گقت افتادی زمین و چند بار سرت تکون خورد و کاملاً بی حرکت شدی
جالبیش اینکه کلاً شاید 10 ثانیه این اتفاق افتاد ولی من وقتی به هوش اومدم حس میکردم 4-5 ساعت گذشته
به هر حال این اتفاق واسم جالب بود و فکر میکنم سکته کردم ولی دوباره برگشتم !
ا

از همه جا(۲۳)

 با عموم اینا رفته بودیم خونه دوست خانوادگیمون عید دیدنی! دوست بابام گفت :میخوام در مورد یه امر خیر باهاتون صحبت کنم .. بابام فوراً گفت ببین حاجی جون نزار شرمنده ات شم این دختر ما هنوز خیلی بچه ست تازه 21 سالشه ... اون بنده خدا هم با تعجب گفت نه می‌خواستم در مورد رفتگر محله مون بگم که تصادف کرده بیمه نیست مشکل مالی دارن

 *************************

 رفتم سر یخچال گفتم مامان این شیره فاسد شده بندازمش دور؟ گفت نه بزار بابات بخوره حروم نشه

روابط بسیار زیبایی دارن ننه باباهای ما! مسالمت آمیز :)) ا

 ************************

 پسر داییم میگه حتمن بیای نمایشگاه کتاب ها .. ما هم غرفه داریم ... منم خوشحال یه فامیل فرهنگی یافتیم.. ازش می پرسم .. چه انتشاراتی هستین؟؟ .. میگه انتشاراتی چیه؟؟ ما اونجا آب معدنی می فروشیم

 *************************

 یه اصفهانی بعد 20 سال میره کفش بخره وارد مغازه که شد به مغازه دار میگه: سلام ، ما بازم اومدیم

 البته اصفهانیا عاقلن جنس خوب میگیرن 20 سال کار کنه  ا

********************* 

غضنفر یه اسکناس 10 هزار تومنی پیدا میکنه ، می‌ندازه دور میگه: من از این شانسا ندارم  ا

******************

وسط اتوبان صیاد درخت توتاش به بار نشسته، ملت بدو بدو میرن اون وسط که توت بخورن، خطرناکه و اینا کاری نداریم ولی اینطوری که عین میمون به این درختای بدبخت آویزون میشن و شاخه هاشو میشکنن و لختش میکنن، سال دیگه فک کنم نارگیل بدن درختاش 

داشتم با ماشین میرفتم و دیدم یه مرد نشسته کف خیابون ! فکر کردم تصادفی چیزی شده ! جلوتر که رفتم دیدم نشسته رو زمین تو دستشم یه سطل ! داره توتایی که از درخت ریخته رو زمین و جمع میکنه بعد فوت میکنه بعد میریزه تو سطلش  ا

************************

داشتم شام میخورم دیدم بابام حافظو باز کرده دو تا بیت خونده شوت کرده اونور برگشته میگه: این خرابه اصلا فال ها رو درست نمیگه..!!! اون یکی حافظه من کو...!!! میخواستم کلمو بکنم تو ظرفه قیمه 

*********************** 

قدیما تخم مرغ میشکوندن که چشــــم نخوریم اما الان اگه تخم مرغ بخوریم چشـــم میخوریم

نتیجه جواب دادن به تلفن

 

وقتی شما تلفنتونو جواب نمیدین یا گوشیتون خاموشه پدر و مادر چه فکری میکنن؟

رنگ آبی: شما مردید

رنگ سبز: شما دارید میمیرید

رنگ صورتی: صدای زنگتونو نمیشنوید یا شارژ گوشیتون خالی شده 

زنی که ۱۱ سال بدون صورت زندگی کرد

 

یک زن که در سن ۱۶ سالگی بر اثر اصابت گلوله صورت خود را از دست داده بود، اکنون صاحب یک صورت پروتزی جدید شد. کریسی استلز ۲۷ ساله از میلواکی در ایالت ارگون به طور تصادفی مورد اصابت یک گلوله که از اسلحه یکی از دوستانش شلیک شده بود قرار گرفت   

 همسرشون

 

جالبه که انقدر از زندگی عاشقانه ای که با همسرش داره راضیه که گفته اصلا این آرزو رو نداره که زمان به عقب برگرده چرا که به این نتیجه رسیده که اگه این اتفاق نیافتاده بود شاید هیچوقت با همسرش که ایشون هم نابیناست آشنا نمی شده و این قدر احساس خوشبختی نمی کرده  

 اینم پسرشون

 

اینم چهرش قبل از حادثه  

 

ورود به برج پیزا بدون داربست

توریست ها بالاخره پس از 20 سال توانستند بدون وجود داربست وارد برج پیزا شوند  

دو قلو های چینی در ۶ روز

در یک بیمارستان شهر ووهان چین در عرض شش روز شش زوج صاحب فرزندان دوقلو شده اند 

فرق ما با آمریکا


کاندیدریاست جمهورى آمریکا:اگردوساعت برق ژاپن بره ما درتکنولژى ازژاپن پیشى میگیریم، 

کاندیدریاست جمهورى ایران:اگردو ساعت برق ایران بره ما درجمعیت ازچین پیشى میگیریم.

از همه جا ( ۲۲ )

مامورا ریختن تو ساختمون ال ان بی ماهواره ها رو جمع کردن! اینا که داشتن از آسانسور میومدن بیرون نصاب داشت میرفت تو آسانسور ، کلا یه ربع ماهواره نداشتیم

 احتمالا خود نصاب مامور خبر کرده بوده :))

***************************

دور دیش سیمان ریخته بودم... ماموره نمی تونست بکنتش... به من میگفت چرا سیمان ریختی؟؟... گفتم باد نبردش... گفت گچ بریزی هم کافیه...!!! خودمم گچ ریختم 6ماهه تکون نخورده

 ****************************

دوستم یه سال رفت نمایشگاه کتاب عاشق یکی شد اومد بهش شماره بده تو جمعیت گم شد. حالا هر سال میره نمایشگاه بلکه پیداش کنه! عشق واقعیه داریم؟

***********************

داداشم میگه یه گروهبان نگهبان تو پادگانش با بی ام و ایکس ۳ میاد پادگان، ازش میپرسه آخه تو چرا اومدی سربازی ؟ میگه بابام برام بی ام و ، خرید به شرط اینکه بیام سربازی مرد شم

احیانا باباش نمیخواد منو مرد کنه؟ :دی

*********************

 نمیدونم چرا تیمهاى ایرانى هرچقدر میبازن هیچ وقت هیچ چیز از ارزشاشون کم نمیشه (جواد خیابانی) ا

 ********************

 تو خیابون دو نفر داشتن دعوا میکردن مردم دورشون جمع شدن اون دو نفری که داشتن دعوا میکردن رفتن ، مردم 10 دقیقه اونجا وایسادن به امید اینکه دوباره برگردن دعوا کنن. مردم بیکاره داریم؟

**********************

با ماشین اومدم طبقه اول پارکینگ، دیدم همسایمون داره آش نذری درست میکنه، میگم سلام آقای ...٬ چپ چپ نگاه میکنه میگه : هنوز درست نشده، حاضر شد زنگتون رو میزنم ! ا

مگه من نذری خواستم آخه؟؟؟؟

بعضی از کسایی که نذری میپزن همچین میرن تو حس که انگار ملت نونخورشونن

********************

با بدبختی زیاد تو گرما بری بالا کولر سرویس کنی بعد که اومدی پایین ببینی کولر واحد پایینی رو سرویس کردی

*********************

خدا پدر «هاکوپیان» و «سوواری» و «ایرانسل» و «مبل اکسیر» و... رو بیامرزه که هر از گاهی یه اسمس بهم میدن تا صدای زنگ اسمس موبایلم یادم نره

فقط ایرانسله که همیشه بهت اس ام اس میده و هیچ وقت قهر نمیکنه

********************

دختر عمه ام رو تو خیابون با یه پسره دیدم هول شده میگه داداشمه

 ************************

 یه زمانی همه چی بو داشت. بوی عید، بوی امتحان ثلث سوم، بوی اول مهر، بوی ماه رمضون، بوی عصر تابستون. ولی چندوقته همه چی بی بو و خاصیت شده

 

الان فقط حرفا بوداره. فقط از آدما بوی نامردی میاد. دلم برای بوهای قدیم تنگ شده 

جمع آوری دیش های ماهواره با اقدامات تکاوری

 

آفتاب نیوز: صبح سه شنبه ماموران نیروی انتظامی در گروهی ویژه و ضربتی بشقاب های ماهواره برخی بلوک های شهرک اکباتان را جمع آوری کردند. ماموران بخش امنیت اخلاقی نیروی انتظامی با استفاده از کابل و تجهیزات مجهز تکاوری بشقاب های ماهواره مستقر در دیوار آپارتمان های این شهرک را جمع آوری کردند. بر اساس گزارش شاهدان عینی ماموران نیروی انتظامی در چند مورد اقدام به ورود به منازل کرده اند