از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

حرکت ابتکاری یک عروس شمالی ( جالبه ببینید)

حرکت با اسکیت  درجادهای شمال به طرف خانه بخت 

کلیک کنید تا ببینید

طرح هدف مند کردن یارانه ها توسط منصور خلیفه دوم عباسی

داستان از این قراره که :

منصور دوانیقی خلیفه دوم عباسی بعد از انتقال پایتخت به بغداد تصمیم گرفت برای دفاع از این شهر دور اونو دیوار بکشه . اما دلش نمی خواست پول ساختن دیوارو از جیب خودش بده . بنابر این تصمیم خاصی اتخاذ کرد . اون در شهر اعلام کرد که قراره سرشماری بشه و هر کس به تعداد اعضای خانواده یک سکه نقره دریافت خواهد کرد . مردم که هم طمع کار شده بودند و هم از بس به عوامل خلیفه مالیات داده بودند خسته شده بودند وقتی مامور ثبت میومد ، اعضای خانواده رو زیاد میگفتند. مثلا  اونی که اعضای خانوادش 4 نفر بودند تعداد رو 8 نفر میگفت و 8 سکه نقره میگرفت . و مامور ثبت بعد از دادن 8 سکه نقره ، یه پلاک رو سر در خونه نصب میکرد و تعداد اعضای خانواده رو روی اون حک میکردند .
خلاصه بعد از اتمام سر شماری مردم سخت خوشحال بودند که سر منصورو کلاه گذاشتن . اما بلافاصله بعد از اتمام سر شماری خلیفه حکمی صادر کرد که: به منظور حفظ مملکت و دفاع از کیان کشور و ایجاد امنیت ما خلیفه مسلمین تصمیم گرفتیم که بر گرداگرد شهر دیوار بکشیم . بنابر این هر یک از سکنه شهر میبایست برای تامین امنیت یک سکه طلا پرداخت نماید . بیچاره مردم شهر تازه فهمیدند چه خبره. حالا اونی که تعداد اعضای خانواده رو زیاد گفته بود و یک سکه نقره گرفته بود بایستی به ازای اون یه نفر یه سکه طلا که قیمتش بیشتر از سکه نقره بود می پرداختند!!!!! .

این بود ماجرای طرح هدف مند کردن یارانه ها توسط منصور خلیفه دوم عباسی !

حاج آقا فرضیایی در کنار حاج حسام نواب صفوی

حاج محمد رضا شریفی نیا و صبیه گرامی حاجیه ملیکا  شریفی نیا   

 

حاج محمد گلزار در کنار حاجیه خانم مهناز افشار

برخی از چهر​ه​های سینمایی و تلویزیونی این روز​ها به حج عمره مفرده مشرف شده​اند. از جمله این چهره​ها میتوان به هنرمندانی چون داریوش فرضیایی (عمو پورنگ) محمدرضا شریفی نیا، محمدرضا گلزار، حسام نواب صفوی، مهرداد نصرتی، الهام حمیدی، مهناز افشار، فریبا کوثری، ملیکا شریفی نیا، رز رضوی، حدیث میرامینی و...  اشاره کرد که در این عکس لباس احرام پوشیده​اند. 

  

 

حاج محمد گلزار در کنار حاجیه خانم مهناز افشار

  

 

 

اظهارات 2 بازیگر زن درباره مشایی و حجاب

آخرین نیوز: مواجه شدن تعدادی از زائرین با چند بازیگر زن که با سهمیه دولت عازم حج عمره شده اند، گفتگوها و اظهارنظرهای جالبی را از سوی مهناز افشار و رز رضوی رقم زد.

 به گزارش مشرق، پس از اعزام تعدادی از بازیگران سینما به حج عمره و حضور آنان در مسجد الحرام، برخی زائران با مشاهده آنان به بحث ها و گفتگوهایی درباره دیدگاه های آنان پرداختند.

 بر اساس این گزارش، مهناز افشار، رز رضوی، الهام حمیدی و روناک یونسی حوالی ساعت 1 نیمه شب در مسجدالنبی با تعدادی از زائران ایرانی مواجه شدند که مورد سوال های متعددی قرار گرفتند.

 یکی از حضار در این جمع به خبرنگار مشرق گفت: یکی از زائران از مهناز افشار پرسید: درست است که مشایی شما را به حج عمره فرستاده است؟

 مهناز افشار پاسخ داد: نه! این سهمیه عمره دولت بوده که لطف کردند و در اختیار ما قرار دادند و ربطی به شخص آقای مشایی یا آقای احمدی نژاد ندارد.

 این زائر پرسید: پس چرا تکذیب نمی کنید؟
افشار پاسخ داد: چه چیزی را باید تکذیب کنیم؟ همه دارند از سهمیه و امکانات حکومت استفاده می کنند، خب ما هم جزئی از افرادی هستیم که در حال استفاده از این امکانات هستند؛ ضمنا، اینقدر هم به آقای مشایی بدبین نباشید، ایشان یکی از مومن ترین و روشن ترین افرادی است که من تا حالا دیدم.

 یکی دیگر از زائرین به این جمع اضافه شد و به وضعیت حجاب خانم های بازیگر در فیلم ها اعتراض کرد و گفت: وضعیت شما در بعضی از فیلم ها به گونه ای است که نمی توان آن فیلم ها را با خانواده دید.

 مهناز افشار در پاسخ به این زائر وضعیت قوانین و حجاب در مالزی را مثال زد و گفت که خوب است همان آزادی و قانون مالزی درباره حجاب در ایران هم پیاده شود.

 در همین هنگام رز رضوی نیز وارد بحث شد و گفت: شما یک آیه از قرآن بیاورید که در آن با نمایان بودن بدن زن مخالفت شده باشد! ا

 این زائر گفت: نظر همه مراجع مبنی بر ممنوعیت نمایان بودن برجستگی های بدن زنان است.

 رز رضوی پاسخ داد: برای ما قرآن مهم است، نه .... ا

 رز رضوی همچنین تاکید کرد: در ایران هم وضعیت حجاب باید مثل کشورهایی مانند سوریه، مالزی و لبنان باشد! ا

خانه ها رویایی من !!!

خدایا چی میشه یکی ازینا مال من باشه  ؟ 

 

 

 

 

از همه جا (۲۱ ‌)

 وقتی مضرات سیگار رو توی یه مجله خوندم انقدر ترسیدم که قسم خوردم دیگه مجله نخونم

***************************

دخانیات اعلام کرد: بعلت اینکه عکس دل و روده جلوی مصرف دخانیات رو نگرفت، از این به بعد میخوان فحش ناموسی بنویسن

 ************************

اولا که می رفتیم توالت مگس ها به احترام ما بلند می شدن. الان دیگه مگس ها هم احترام حالیشون نیست

  *********************

تو قرعه کشی بانک ده هزار تومن برنده شدم، همه اهل محل توقع شیرینی دارن

****************************

پشت چراغ قرمز یه گدایی اومده کنار ماشین.. ا
میگم برو اونور پول ندارم..
امیگه نمیگفتی هم از قیافت معلوم بود

*******************************

یارو یه ساختمون 5 طبقه رو تو خیابون فرشته اجاره داده. حساب که کردیم دیدیم حداقل ماهی 35میلیون تومن فقط از اجاره این ساختمون داره درمیاره. اونوقت اومده گیر داده میگه برین برام تو سایت یارانه ها ثبت نام کنید!!! تازه ناراحت هم هست که چرا نتونسته یارانه دوره قبل رو بگیره

 ************************

 آخرش نفهمیدیم این بچه های مردم کیا هستن که یه عمره باباها اونارو به رخمون میکشنو سرکوفتمون میزنن؟! هرچی هم تلاش میکنیم بهشون نمیرسیم 

خاطراتی از دکتر شیخ

با سپاس از دوستی که این ایمیل را ارسال کرده است
دکتر مرتضی شیخ ، پزشک انسان دوستی است که در دوران کودکی من در مشهد مشغول طبابت بود و کسی از اهالی مشهد نیست که نامی از او یا خاطرهای از او نداشته باشد یا نشنیده باشد.

دکتر شیخ از مردم پولی نمی گرفت و هر کس هرچه می خواست توی صندوقی که کنار میز دکتر بود می‌انداخت و چون حق ویزیت دکتر 5 ریال تعیین شده بود ( خیلی کمتر از حق ویزیت سایر پزشکان آنزمان)، اکثر مواقع، سر فلزی نوشابه به جای پنج ریالی داخل صندوق انداخته میشد و صدایی شبیه انداختن پول شنیده می‌شد.

محله ما در مشهد نزدیک کوچه دکتر شیخ است. مادرم از قول دختر دکتر شیخ تعریف می کرد که روزی متوجه شدم، پدر مشغول شستن و ضد عفونی کردن انبوه سر نوشابه های فلزی است!

با تعجب گفتم: پدر بازیتان گرفته است؟ چرا سر نوشابه ها را می شورید؟

و پدر جوابی داد که اشکم را در آورد.

او گفت:

دخترم، مردمی که مراجعه می کنند باید از سر نوشابه‌های تمیز استفاده کنند تا آلودگی را از جاهای دیگر به مطب نیاورند، این سر نوشابه‌های تمیز را آخر شب در اطراف مطب می‌ریزم تا مردمی که مراجعه می کنند از اینها که تمیز است استفاده کنند. آخر بعضی‌ها‌ خجالت می‌کشند که چیزی داخل صندوق مطب نیاندازند.

خاطراتی از دکتر شیخ

- نقل از یک سبزی فروش :ابتدا که دکتر در محله سرشور مطب بازکرده بود و من هنوز ایشان را نمی شناختم. هر روز قبل از رفتن به مطب نزد من می آمد و قیمت سبزیها را یادداشت می کرد اما خرید نمی کرد ، پس از چند روز حوصله ام سر رفت و با کمی پرخاش به او گفتم : مگر تو بازرسی که هر روز می آیی و وقت مرا می گیری ؟ وی گفت : خیر، من دکتر شیخ هستم و قیمت سبزیجات را برای آن می پرسم تا ارزانترین آنها را برای بیماران خودم تجویز کنم .

- از دکتر حسین خدیوجم نقل است :روزی در مطب دکتر بودم و او برای بیمارانش آب پاچه تجویز می کرد. از ایشان پرسیدم چرا بجای سوپ جوجه ، آب پاچه تجویز می کنید ؟ ایشان گفتند : چون برای جبران ضعف بدن بیمار مانند سوپ جوجه موثر است و مهمتر آنکه پاچه گوسفند ارزان است .

- روزی در اواخر عمر که دکتر در بستر بیماری بود و همانجا هم بیمار می دید، یکی از فرزندان وی به ایشان پیشنهاد کرد حداقل ویزیت را 5 تومان کنید ، دکتر در جواب گفت : عزیزم من یا دیوانه ام یا پیغمبرم ، اگر دیوانه ام که با دیوانه کاری نمی توانید بکنید و اگر پیغمبرم بیخود می کنید به پیغمبر خدا دستور می دهید .

- روزی مردی از دکتر سئوال می کند: شما چرا با این سن و خستگی ناشی از کار از موتور سیکلت استفاده می کنید؟ دکتر در جواب می گوید :منزل مریضهایی که من به عیادتشان می روم آنقدر پیچ در پیچ است و کوچه های تنگ دارد که هیچ ماشینی از آن نمی تواند عبور کند، بنابراین مجبورم با موتور به عیادتشان بروم .

و آری این اوج عزت انسانی است ، طوری زندگی کند که حتی نام خود را هم به فراموشی بسپارد و بحدی در خدمت مردم و البته برای رضای خالق غرق باشد و پس از مرگ احسان و عظمت کارش آشکار گردد. دکتر شیخ بیش از اینکه دکتر باشد معلمی بود که اخلاق همراه با مهربانی و صفا را به شاگردان و مریدان مکتبش آموزش داد.

مادر .... بلا

 
مرد جوانی نزد پدر خود رفت و به او گفت : می خواهم ازدواج کنم .
پدر خوشحال شد و پرسید :  نام دختر چیست ؟
مرد جوان گفت :  نامش سامانتا است و در محله ما زندگی می کند .
پدر ناراحت شد . صورت در هم کشید و گفت : من متاسفم به جهت این حرف که می زنم . اما تو نمی توانی با این دختر ازدواج کنی چون او خواهر توست . خواهش می کنم از این موضوع چیزی به مادرت نگو . مرد جوان نام سه دختر دیگر را آورد ولی جواب پدر برای هر کدام از آنها همین بود .
با ناراحتی نزد مادر خود رفت و گفت : مادر من می خواهم ازدواج کنم اما نام هر دختری را می آورم پدر می گوید که او خواهر توست ! و نباید به تو بگویم .
مادرش لبخند زد و گفت : نگران نباش پسرم . تو با هریک از این دخترها که خواستی می توانی ازدواج کنی . چون تو پسر او نیستی 

از همه جا ( ۲۰ )

 رفتم نمایشگاه کتاب
شلوغ ترین صف، غرفه راه های جلوگیری از بارداری بود..!!
ا

بعدشم آموزش آشپزی

***********************

دختر دانشجوی بدبخت سوار ماشین مسافر کش شده بردنش تو بیابون چند نفری بهش تجاوز کردن، حالا خبرنگار داره با مامور نیرو انتظامی مصاحبه می‌کنه، میگه به نظر شما چیکار کنیم که دیگه شاهد اینجور حوادث نباشیم؟ مامور میگه دنشجوهای دختر سعی‌ کنن مسیر رفت و آمدشون رو طوری انتخاب کنن که با بیابون فاصله داشته باشه !!! ا

***************************

از آزادی سوار تاکسی شدم تا صادقیه میگم چقدر شد میگه 400تومن میگم همش دو قدم راهه 400تومن!! میگه اینطوری قدم برداری شلوارت پاره میشه

*************************

وقتی در رابطه ی دوستی بعضی ها به مسایل جنسی فکر می کنند و بعضی به شارژ ایرانسل.. می فهمی که تنهایی آنقدرها هم بد نیست

**************************

یکى از دوستام بینیشو عمل کرده، ابروهاشو تتو کرده، گونه گذاشته، مژه مصنوعى گذاشته، لنز گزاشته، تو موهاش موى مصنوعى گذاشته و... ا
اونوقت یه دختر ساده طفلى از جلومون رد شده، دوستم برگشته به من میگه: دختررو دیدى چه ایکبیرى بود؟!!!
اچند لحظه فقط نگاش کردم خودش فهمید منظورمو... اینم شد طرز فکر آخه؟

************************

تو اتوبوس نشستم با راننده گرم گرفتم ازم پرسید چی خوندی؟ گفتم: کامپیوتر
گفت میتونی یه سی دی آهنگهای باحال واسم بزنی ؟

******************************

امام‌جمعه اردستان: دانش‌آموزان به اجبار به نماز جماعت می‌آیند

 آفتاب نیوز: امام جمعه اردستان به حضور خود در نماز جماعت مدارس اشاره کرد و گفت: در برخی از مدارس اصلا معلمان در نماز جماعت شرکت نمی‌کنند و دانش‌آموزان هم به اجبار به نماز جماعت می‌آیند به‌ طوری‌که دو نفر باید اطراف آنها بایستند که فرار نکنند! ا

 *************************

 نماینده مجلس خواهان صیغه موقت برای محرمیت بیمار با پزشک شد

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پارسینه، حجت‌الاسلام موسی قربانی، عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس، در نشست تخصصی کانون وکلا با موضوع "ازدواج موقت، تحکیم یا تزلزل خانواده"، صیغه موقت برای محرمیت زن با پزشک را مطرح کرد و گفت که برخی زنان به دلایل نامحرم بودن پزشک از نظر شرعی مشکل مراجعه به پزشک دارند. وی ضمن بیان این مطلب اظهار داشت که 10 میلیون و 360 هزار زن مجرد در کشور داریم که در سن ازدواج هستند و باید برای آنها تدبیری اندیشیده شود. او با اشاره به "روایات" افزود که هیچ یک از فقها ازدواج موقت را رد نمی کنند و علاوه بر 10 میلیون و 360هزار نفر در سن ازدواج، همچنین 1 میلیون و 891 هزار زن به دلیل فوت همسر یا طلاق تنها هستند و 5/9 درصد خانوارهای کشور را زنان سرپرستی می ‌کنند. قربانی ضمن بر شمردن فواید صیغه موقت، همچنین گفت که پزشکیان، وزیر پیشین بهداشت، گفته است که مادرش حاضر شد بمیرد اما پیش پزشک مرد نرود و چندی پیش هم از جراح همسرش خواسته است تا نوه شیرخواره اش را صیغه یک ساعته کند و دکتر به همسرش محرم شود

************************

پخش اذان با صدای بلند از اتوبوس ها و تاکسی های تهران

 به گزارش فارس نیوز، معاون شهرداری تهران گفته است: "به زودی عموم تاکسی‌های تهران از جمله تاکسی‌های خطی و تاکسی‌های مستقر در فرودگاه‌های «امام خمینی» و مهرآباد، راه‌آهن و پایانه‌های مسافربری هنگام اذان از طریق گیرنده‌های رادیویی خود نسبت به پخش آوای ملکوتی اذان با صدای بلند اقدام می‌کنند." ا 

*************************

 فامیلمون می‌خواست بچه ۳ سالشو از شیر بگیره، مامان بزرگ بچه رفته رو سینه مامان بچه عکس برگردون جمجمه مرده چسبونده که بچه بترسه دیگه شیر نخوره... فامیل روانشناس کودکه ما داریم؟

سلام ، بن لادن هستم ، اینجا زیر آب ، تو اقیانوس آرام

سلام ، بن لادن هستم ، اینجا زیر آب ، تو اقیانوس آرام

 

 

I Love You PMC 

هر وقت مردی دروغ میگه به ....

هر وقت مردی دروغ میگه به
 خاطر یه دلیل شرافتمندانه و
 مفیده 
   
روزی، وقتی
 هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه. وقتی در حال گریه کردن بود، یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می کنی؟ هیزم شکن گفت که تبرم توی رودخونه افتاده. فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت. 'آیا این تبر توست؟' هیزم شکن جواب داد: ' نه' فرشته دوباره
 به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید که آیا این تبر توست؟ دوباره، هیزم شکن جواب داد : نه. فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید آیا این تبر توست؟ جواب داد: آره
فرشته از صداقت مرد خوش  حال شد و هر سه تبر را به اوداد و هیزم شکن خوش حال روانه خونه شد. یه روز وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی آب. هیزم شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید که چرا گریه می
 کنی؟ اوه فرشته، زنم افتاده توی آب. ' فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز
 برگشت و پرسید : زنت اینه؟ هیزم شکن فریاد زد: آرهفرشته عصبانی شد. ' تو تقلب
 کردی، این نامردیه هیزم شکن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. می دونی، اگه به جنیفر لوپز 'نه' می گفتم تو می رفتی و با کاترین زتاجونز می
 اومدی. و باز هم اگه به کاترین زتاجونز 'نهمیگفتم، تو می رفتی و با زن خودم
 می اومدی و من هم می گفتم آرهاونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی. اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم، و به همین دلیل بود که این بار گفتم آره.

نکته اخلاقی: هر وقت مردی دروغ میگه به خاطر یه دلیل شرافتمندانه و مفیده

بعضی وقتا بهتره مال شما کوچیکتر باشه

بعضی وقتا بهتره مال شما کوچیکتر باشه  

 

 

 
خیلی منحرفی !
یکم یواش تر می اومدی پایین همیشه یادت باشه که من مطلب بد نمی ذارم.  

خاطرات بچگی من از دوران تحصیلات ابتدایی

 خاطرات بچگی من از دوران تحصیلات ابتدایی

 

 

از همه جا (۱۹ )

نشستیم پای تلویزیون بن لادنُ نشون داده، به مامانم میگم: إ اینم که مرد! میگه کی‌ تو می‌میری از دست تو من راحت بشم؟ پوست تخمه‌ها رو، رو زمین نریز! ا 

 *****************************

 پسره استاتوس زده آخ جون از 14 اردیهبشت میریم نمایشگاه کتاب داف های جدید میبینیم

 

رفیقمون خوشحاله که نمایشگاه کتاب داره شروع میشه بره دختر بازی

 **************************

مردم میرن نمایشگاه کتاب بخرن فرهنگشونو ببرن بالا ما یه مینی بوس جمع شدیم بیایم نمایشگاه فقط بخندیمو برگردیم

**********************

 واسه پیرمرده تو دهات بابام اینا قبض گاز اومده ۴۰۰ هزار تومان با عصا دنبال پستچی کرده، فحش خوار و مادر که چرا وقتی دیدی ۴۰۰ هزار تومانه اصلا زنگ خونه ما رو زدی

*********************

طرف اومده با سر و کله برافروخته میگه بدبخت شدم دیدی سکه چقدر قیمتش پایین اومد. سکه رو خریدم چهارصدو شصت تومن شده چهارصدو بیست تومن خونه خراب شدم ، دیدیم داره به مرز سکته میرسه ، میپرسم چند تا خریدی ، میگه یه دونه ... سرمایه گذاره داریم؟

 *************************

 تو تاکسی نشسته بودم اون آقاهه که بغل راننده بود یه بچه بغلش بود هی بهش میگفت دایی جون نکن دایی جون مواظب باش. بعد راننده گفت چه خواهر زاده شیطونی دارین ماشالا! یارو گفت خواهر زاده ام نیست داییمه

 

فک کنم فقط تو ایرانه که طرف چند سال از داییش بزرگتره! جلوگیریه داریم؟

******************************

رفتیم رامسر خواستیم سوار قایق تفریحی بشیم، یارو بلیط فروشه گفتش تو این قایق موسیقی زنده هم پخش میشه! رفتیم سوار شدیم، یه ذره که گذشت خودش اومد شروع کرد به خوندن !!! ا

************************

یه دختر تو فیس‌بوک نوشته «موهامو کوتاه کردم، هوراا»، سه میلیون لایک خورده، عده‌ای همون پای کامنتا خودکشی کردن و تعدادی دچار تشنج شدن... آدم باشید

*****************************

رفتم تو سوپر مارکت میگم آقا این 5هزار تومانی رو واسم خورد کن پول رو گرفته میگه بفرمائید کاری داشتید میگم پول دادم خورد کنی میگه کدوم پول مگه به من پول دادی؟ (یادش رفت یه آن) با هزار مصیبت پولمو ازش پس گرفتم

******************************

معلم ها همیشه واسه دانش آموزاشون آرزوی موفقیت دارند و دانش آموزان برای آنها آرزوی تصادف در راه مدرسه

در جریان بازی پرسپولیس-الاتحاد تعدادی پلیس، دستگیر شدند !!!

در جریان بازی پرسپولیس-الاتحاد تعدادی پلیس، به جرم اخلال در کار لباس شخصی‌ها دستگیر شدند 

 

قوی ترین قاتل ایران

 

امیر قرایی که متهم به قتل فردی به نام علی است چهارشنبه هفته گذشته با یک شمشیر سامورایی به یک سفره خانه‌سنتی در منطقه جنت‌آباد تهران رفت و مقتول را سر اختلافی سه میلیون تومانی با ضربه شمشیر از پا درآورد. طی این حادثه چهار انگشت یکی از همراهان مقتول نیز قطع شده ولی با موفقیت به دستش پیوند خورد. در حالی که رسانه‌ها از حضور قاتل در پلیس امنیت و تحویل خود به مقامات امنیتی خبر داده بودند تهران امروز از فرار وی پس از وقوع جنایت خبر داد.

 امروز پس از پنج روز دادستان تهران بر فرار متهم صحه گذاشته و اعلام کرد وی همچنان تحت تعقیب است.

 گفتنی است پیش از این داور مسابقه قوی‌ترین مردان ایران با اظهارنظر غیرکارشناسی درباره این قتل آن‌را غیرعمد خوانده بود در حالی که شواهد حاکی از عمدی بودن این جنایت دارد.

 یک منبع آگاه هم گفت استفاده فراوان از مواد نیروزا و داروهای غیرمجاز پرورش اندام باعث کاهش آستانه تحمل عده‌ای از بدنسازان و ورزشکاران شده است. البته وی اضافه کرد که شواهدی دال بر مصرف این مواد توسط متهم به قتل این پرونده در دست نیست.

 مردان موسوم به آهنین ! کسانی هستند که در سالهای اخیر و بخصوص در ایام نوروز با ارایه برنامه در تلویزیون به شهرت رسیدند

 در میان آنها متاسفانه تاکنون افرادی بوده اند که دست به اعمالی ناشایست در جامعه زده اند.

 یکی از این مردان آهنین چند سال پیش به اتهام تجاوز به زنی ساکن خیابان ستارخان در غرب تهران بازداشت شد و چند نفری از آنان نیز در مراجع قضایی و انتظامی در رابطه با مسایل مختلف دارای پرونده هستند که به نظر می رسد بیشتر ریشه در فریب خوردن آنها نسبت به هیکل های درشت و بازوان قوی دارد.

عادل فردوسی پور به همراه خواهر و برادرش

عکس 11 سالگی عادل فردوسی پور در سال 1364 به همراه برادر و خواهرش 

 

 

 

عهد

مرا عهدی ست با جانان که تا جان در بدن دارم

هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

صفای خلوت خاطر از آن شمع چوگل جویم

فروغ چشم و نور دل از آن ماه ختن دارم

عکس یادگاری خاندان سلطنتی انگلیس

 

 عکس بعد از عروسی روز یکشنبه ۱ می ۲۰۱۱

۱۳ اردیبهشت ، روز جهانی خنده است

 

 بخند تا دنیا به روت بخنده

از همه جا (۱۸)

کسی که یه حرف درست میزنه بدون شک هزاربار حرف درست گوش داده

 

************************

بچه هه تا دیروز واسه باباش چشم-چشم-دو ابرو میکشید ، امروز شاخ و شونه میکشه

*********************

امروز
تو تاکسی بودیم، بعد راننده هه اومد از یه فرعی تو اصلی بپیچه به راست، از 5 نفر آدم تو ماشین 4 نفر سمت چپو نگاه کردن که ببینن ماشین میاد یا نه. تنها کسی که نگاه نکرد راننده بود!!! 
ا

 

*************************

این قدر از ترس این که شناسایی نشیم این ور و اون ور با اسم مستعار کامنت گذاشتیم اسم خودمونو یادمون رفته

***********************

اولین جلسه ی کلاس بود، استاد اسامی بچه ها را یکی یکی می خواند، رسید به اسم «بارانه». شخص مورد نظر را که پیدا کرد پرسید: واسه چی بارانه؟ دختر جواب داد: واسه اینکه روز تولدم بارون میومده ! برادر اهل دلی از ته کلاس گفت: خوبه اون روز آفتابی نبوده 

*************************

چرا نباید به رستوران ۵ ستاره بروید؟

 

س: چه میل دارید؟ آب میوه؟ سودا؟ شکلات؟ مایلو (شیر شکلات)؟ یا قهوه؟”
ج: لطفا یک چای”

 

س: “چای سیلان؟ چای گیاهی؟ چای بوش؟ چای بوش و عسل؟ چای سرد یا چای سبز؟”
ج: “سیلان لطفا”

 

س: “چه جور میل دارید؟ با شیر یا بدون شیر؟”
ج: “با شیر لطفا”

 

س: “شیر؟ پودر شیر یا شیر غلیظ شده؟”
ج: “شیر لطفا”

 

س: “شیر بز، شیر شتر یا شیر گاو؟”
ج: “لطفا شیر گاو.”

 

س: “شیر گاوهای مناطق قطبی یا شیر گاوهای آفریقایی؟”
ج: “فکر کنم چای بدون شیر بخورم.”

 

س: “با شیرین کننده میل دارید یا با شکر یا با عسل؟”
ج: با شکر.”

 

س: “شکر چغندر قند یا شکر نیشکر؟”
ج: “با شکر نیشکر لطفا”

 

س: “شکر سفید، قهوه ای یا زرد؟”
ج: “لطفا چای را فراموش کنید فقط یک لیوان آب به من بدهید”

 

س: “آب معدنی یا آب بدون گاز؟”
ج: “آب معدنی”

 

س:” طعم دار یا بدون طعم؟”
ج:” ترجیح میدم از تشنگی بمیرم”

 

 

***********************

ببخشید خانوم، می شه یه شماره کوچولو(!) داشته باشم ازتون یادگاری؟
- بله، شماره پام سی و هفته!
ا

  

*************************

 به غضنفر میگن خدا رو میشناسی؟ میگه وقتی رفت و آمد نباشه از کجا بشناسم

  

************************

 طرف دانشجو ترم آخره، یه فرم بهش دادن اینجوری پر کرده: انام و نام خانوادگی : **** فرزند: سوم!!!!! دانشجوئه داریم؟؟؟

 

*********************

تو آرایشگاه بودم نشستم رو صندلی. مشتری به آرایشگر گفت تا حالا دوست دختر هم داشتی؟؟ آرایشگره گفت: متاسفانه نداشتم. و چه خوب هم که نداشتم !!! ا

 

**********************

 بعضی ها حتی در سخت ترین شرایط هم به طلاق فکر نمیکنن. اما عده ای هم هستن که سر یه مسائل عجیبی میرن درخواست طلاق میدن. نمونه اش خاطره ای که دوستم برام تعریف کرد رو میزارم بخونید: ا

 

یه بار کارم افتاده بود توی یکی از دادسراهای ورامین برای یه چک که دیدم عریضه نویسه دلش رو گرفته قاه قاه میخنده، جویا شدم گفت: اون خانمه رو میبینی گفتم آره گفت اومده طلاق بگیره! گفتم خب اینکه خنده نداره، گفت دلیلش خنده داره! اومده به خاطر اینکه شوهرش زیاد میگوزه طلاق بگیره! هیچ عریضه نویسی هم نمیدونه چی بنویسه برای قاضی! ااین هم معضلی هست برای خودش! ا