از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

نتیجه منطقی

دانشمندان به یه نتیجه منطقی رسیدن:
از یه جائی‌ به بعد بحث کردن دیگه فایده ایی نداره،باید فحش بدی !
                

یک موسسه بین المللی تحقیقی در مورد خیانت مردان به زنان انجام میداد و از زنهای کشورهای مختلف جهان این سوال رو پرسید:
اگر شوهرتون رو با زن دیگری تو رختخواب ببینید با شوهرتون چیکار میکنید ؟
زن سوئیسی : ازش میپرسم از چی من خوشش نیومده
زن روسیه ای : خونه رو ترک میکنم
زن فرانسوی : میرم پیش دوست پسرم تا بهم تسلی خاطر بده
زن ایتالیایی : اون زن رو میکشم
زن اسپانیایی : شوهرم رو میکشم
زن آمریکایی : جفتشون رو میکشم
زن ایرانی : شوهر من از این کارها نمیکنه ، من بهش اطمینان دارم ...!!!

عشق در کشورهای مختلف


 

اگه دو تا مرد طالب یه زن باشن توی مملکتهای مختلف چی به سر این سه نفر میاد؟

- ژاپن:

جوان اولی از عشق جوان دومی نسبت به دختر محبوبش متاثر میشه و خودکشی می کنه جوان دومی هم از مرگ همنوع خودش اونقدر اندوهگین میشه که خودکشی می کنه بعدش برای دختر ژاپنی هم چاره ای جز خودکشی نیست .

- اسپانیا:

مرد اولی توی دوئل ، مرد دومی رو از پای در میاره و با زن محبوبش به آمریکای جنوبی فرار می کنن .

- انگلستان:

دو تا عاشق با کمال خونسردی حل قضیه رو به یه شرط بندی توی مسابقه ی اسب سواری موکول می کنن اسب هر کدوم برنده شد ، معشوق مال اون میشه .

- فرانسه:

خیلی کم کار به جاهای باریک می کشه دو تا مرد با همدیگه توافق می کنن که خانم مدتی مال اولی و مدتی مال دومی باشه .

- استرالیا:

دو تا مرد بر سر ازدواج با معشوق مشترک سالها مشاجره می کنن این مشاجره اونقدر طول می کشه تا یکی از طرفین پیر بشه و بمیره ، یا از یه مرضی بمیره اونوقت اونکه زنده مونده با خیال راحت به مقصودش می رسه .

- قفقاز:

جوان اولی دختر محبوب رو بر می داره و فرار می کنه دومی هم دختر رو از چنگ اولی می دزده و پا به فرار می ذاره باز اولی همین کار رو می کنه و این ماجرا دائما تکرار میشه .

- نروژ:

معشوقه ء دو مرد برای اینکه به جدال و دعوای اونها خاتمه بده خودشو از بالای ساختمون مرتفعی میندازه پایین و غائله ختم میشه .

- آفریقا:

قضیه خیلی ساده ست و جای اختلاف نیست دو تا مرد ، زنی رو که می خوان عقد می کنن و علاده بر اون ، بیست تا زن دیگه هم می گیرن .

- مکزیک:

کار به زد و خورد خونینی می کشه و یکی از طرفین کشته میشه ولی بعدش اونکه رقیبش رو کشته از دختر مورد نظر دلسرد میشه و دخترک بی شوهر می مونه .

- آمریکا:

حل قضیه بستگی به زن داره و هر کس رو انتخاب کرد با اون ازدواج می کنه .

- ایران:

فقط پول موضوع رو حل می کنه پدر و مادر دختر می شینن با همدیگه مشورت می کنن و خواستگاری که پولدار تر و گردن کلفت تره رو انتخاب می کنن عاشق شکست خورده اگه توی عشقش جدی باشه یا باید خودشو بکشه یا رقیب رو از میدون به در کنه یا افسردگی می گیره.

 خب حالا نتیجه اخلاقی 
زندگی زناشویی از قرن 1 تا قرن 21
.
.
.
.
.
 

عشقو یاد بگیریم

زمانی که من بچه بودم،مادرم علاقه داشت گهگاهی غذای ساده صبحانه را برای شب هم آماده کند. یکشب را خوب یادم مانده که مادرم پس از گذراندن یک روز سخت و طولانی در سر کار، شام ساده ای مانند صبحانه تهیه کرده بود. آن شب پس از زمان زیادی، مادرم بشقاب شام را با تخم مرغ، سوسیس و بیسکویت های بسیار سوخته، جلوی پدرم گذاشت. یادم می آید منتظر شدم ببینم 
آیا او هم متوجه سوختگی بیسکویتها شده است! 

در آن وقت، همه ی کاری که پدرم انجام داد این بود که دستش را به طرف بیسکویت دراز کرد، لبخندی به مادرم زد و از من پرسید که روزم در مدرسه چطور بود. خاطرم نیست که آن شب چه جوابی به پدرم  دادم، اما کاملاً یادم هست که او را تماشا میکردم که داشت کره و ژله روی آن بیسکویتهای سوخته می مالید و لقمه لقمه آنها را می خورد.
یادم هست آن شب وقتی از سر میز غذا بلند شدم،شنیدم مادرم بابت سوختگی بیسکویت ها از پدرم عذرخواهی می کرد
و هرگز جواب پدرم را فراموش نخواهم کرد که گفت: اوه عزیزم، من عاشق بیسکویتهای خیلی برشته هستم. 
همان شب، کمی بعد که رفتم بابام را برای شب بخیر ببوسم، از او پرسیدم که آیا واقعاً دوست داشت که بیسکویتهاش سوخته باشد؟ 
او مرا در آغوش کشید وگفت:مامان تو امروز روز سختی را در
سرکار گذرانده و خیلی خسته است. بعلاوه، بیسکویت کمی سوخته هرگز کسی را نمی کشد! 
زندگی مملو از چیزهای ناقص... و انسان هایی است که پر از کم و کاستی هستند .
خود من در بعضی موارد، بهترین نیستم، مثلاً مانند خیلی از مردم، روزهای تولد و سالگردها را فراموش میکنم. 
اما در طول این سالها فهمیده ام که یکی از مهمترین راه حل ها برای ایجاد روابط سالم، مداوم و پایدار: 
درک و پذیرش عیب های همدیگر و شاد بودن از داشتن تفاوت با دیگران است و امروز دعای من برای تو این است که یاد بگیری که قسمت های خوب، بد، و ناخوشایند زندگی خود را بپذیری و با انسان ها رابطه ای داشته باشی که در آن، بیسکویت سوخته موجب قهر و دلخوری نخواهد شد. 
این موضوع را می توان به هر رابطه ای تعمیم داد. در واقع، تفاهم، اساس هر روابطی است،هر رابطه ای با همسر یا والدین، فرزند یا برادر،خواهر یا دوستی!
کلید دستیابی به شادی خود را در جیب کسی دیگر نگذارید  آن را پیش خودتان نگهدارید.
بنابراین، لطفاً یک بیسکویت به من بدهید، و آری، حتی از نوع سوخته که حتماً خیلی خوب خواهد بود.!.!.!.!
 

کاش همه می دانستند زندگی شادی نیست 
 شاد کردن است
زندگی قهقهه نیست 
 لبخند است

پاچه خواری مامان

این صحنه بسیار زیبا در باغ وحش دانمارک اتفاق افتاده است که در مقابل پرخاش خرس مادر بچه خرس با نوازش پاسخ مادر را می دهد


در هنگام تماشای ماهواره

در هنگام تماشای ماهواره

 

 


آیا کمرتان شُل است ؟!
آیا فلانتان کوتاســت ؟!
آیا زیاد حــال نمیکنید ؟!
... آیا همسرتان چیــز! نمیشود ؟!
آیا خودتان زود چیز! میشوید ؟!
... آیا و کووووفت ، آیا و زهرِ مار . . .
خوُ بیشعور ، آدم سرِ شام با ننه باباش نشسته سریال میبینه ، این چرندیات چیه میذارین وسطش
 هرکی ندونه فک میکنه مردای ایرانی همشون کچل و شکم گنده و زود ..... هستند
کرم چهار کاره!!!
پشت سرش کرم اون کاره! بعد قرصه این کاره!!!
 دیگه کم مونده نحوه استفادشم بگن! یعنی چی آخه؟ همه ماشین لباس شویی هاشون خراب شده؟ پس این 70 میلیون رخت و لباسو کی شسته؟
واقعااا آدم مثه کره وا میره . بیاد کانالو عوضش کنه ضایس. عوض نکنه ضایس. اصن اوضاعیه 

 

باید از یه جایی شروع کنم دیگه

از مرد فرانسوی پرسیدن :
چرا دست زن رو میبوسی ؟
پاسخ داد: چون زن محترم است و نیمه گمشده مرد را تکمیل میکند
مرد آلمانی به این سوال اینگونه پاسخ داد :
زن مقدس است چون میزاید و ادامه زندگی در اوست
و پاسخ مرد ایرانی :
بالاخره باید از یه جایی شروع کنم دیگه !!!

 

من رسماً از بزرگسالی استعفا می دهم

بدینوسیله
من رسماً از بزرگسالی استعفا می دهم
 و مسئولیت های یک کودک هشت ساله را
 قبول می کنم!
 
می خواهم به یک ساندویچ فروشی بروم
 و فکر کنم که آنجا یک رستوران پنج ستاره است...
 
می خواهم فکر کنم شکلات از پول بهتر است،
 چون می توانم آن را بخورم...
 
می خواهم زیر یک درخت بلوط بزرگ بنشینم
و با دوستانم بستنی بخورم
 
می خواهم درون یک چاله آب بازی کنم
و بادبادک خود را در هوا پرواز دهم
 
می خواهم به گذشته برگردم،
 وقتی همه چیز ساده بود،
 
 وقتی داشتم رنگها را،
 جدول ضرب را
و شعرهای کودکانه را
 یاد میگرفتم...
 
وقتی نمی دانستم که چه چیزهایی نمی دانم
و هیچ اهمیتی هم نمی دادم
 
می خواهم ایمان داشته باشم که هرچیزی ممکن است
 و می خواهم که از پیچیدگی های دنیا بی خبر باشم...
 
 
می خواهم فکر کنم که دنیا چقدرزیباست
و همه راستگو و خوب هستند...
 
 نمی خواهم زندگی من پر شود از کوهی از مدارک اداری،
 خبرهای ناراحتکننده، صورتحساب، جریمه و ...
 
می خواهم دوباره به همان زندگی ساده خود برگردم...
 
می خواهم به نیروی لبخند ایمان داشته باشم،
 
 به یک کلمه محبت آمیز، 
 به عدالت،
 به صلح،
 به فرشتگان،
 به باران،
 و به . . .
 
این دسته چک من،
 کلید ماشین،
 کارت اعتباری
 و بقیه مدارک،
 مال شما!
 
من رسماً از بزرگسالی استعفا می دهم !

از همه جا ( نمی دونم چندمیشه))

 

یکی زنگ زده منم اصلا حوصلشو نداشتم.
شروع کردم نصفه نصفه حرف زدن یعنی مثلا انتن ندارمو قطع میشه و از این حرفا..
میگه صدات قطع و وصل میشه ولی صدای ضبط ماشینت واضح میاد.

  ***** 

متصدی بانک : خانم بریزم به حساب جاری تون ؟!!
زن : وا نه!! خدا مرگم بده! الهی جاریم بمیره! بریز به حساب خودم...!  

**** 

 برای یک زن زیاد مهم نیست شوهرش کجاست..
.
.
.
.
.
همین که بدونه به شوهرش خوش نمیگذره براش کافیه

 ***** 

از فحشه خواهر و مادر بدتر اینکه شوهرت از تایلند برگرده، بگه: عزیزم ، هیشکی مثل تو نمیشه !!! 

*** 

 

جلسه خواستگاری:
مادر دختر: آقا داماد چه کارن ؟
مادر پسر: برای دخترای مردم خاطره میسازن... 

**** 

جلسه خواستگاری:

مادر دختر: آقا داماد چه کارن؟ مادر پسر: قاضی! مادر دختر: تو کدوم دادگاه هستند؟ مادر پسر: تو دادگاه نیستن، اگه سر کوچه داد بزنی عباس قاضی زود میاد تا کپسول قاضتونو بگیره و ببره پرش کنه ! 

**** 

کتاب های امانتی، به شدت چای را به سمت خود جذب میکنند!! 

*** 

مامانم یه ظرف انگور گذاشت روی میزم من هم هی می‌خوردم، بعد از ده دقیقه اومد بردش!
گفتم چرا می‌بری؟
گفت یادم رفته بشورمش!
امنیت جانی ندارم من  

**** 

دیدن یه سوسک توی اتاق خواب درواقع مسئله خاصی نیست ... .
مسئله خاص از اونجا شروع میشه که : سوسکه ناپدید میشه ... !!

 

شب موقع خواب میاد رو صورتت بات درد و دل میکنه  

**** 

ارو تو تاکسی میگه: دیدید همه چی چقدر گرون شده؟؟ با خودم فکر کردم طرف میخواد الان فحشو بکشه به دولت... بعد گفت: باز خدا این احمدی نژاد و دولت رو حفظ کنه که این یارانه ها رو میدن، وگرنه میخواستیم چی کار کنیم؟ 

**** 

ه قلبم گفتم :
عشق یا دوستی؟
گفت :
خفه شو کار من پمپاژ خونه سوال های چرت و پرت از من نپرس

مختصات پیری:

(بعضی برای بانوان برخی برای اقایون و گاهی هم برای هر دو)

  

همه چیزهای محدب مقعر میشوند مثل لپ و همه چیزهای مقعر محدب میشوند مثل شکم
همه چیزهایی که بالا هستند پایین می افتند مثل سینه و باسن
همه چیزهایی که پایین هستند بالا میروند مثل فشار خون و کلسترول و قند
همه چیزهایی که سیاه هستند اگر هنوز نریخته باشند سفید میشوند مثل مو
 همه چیزهایی که سفید هستند اگر هنوز نریخته باشند سیاه میشوند مثل دندان
همه چیز هایی که تا به حال بلند میشدند دیگه بلند نمیشوند مثل .....
همه چیزهایی که بلند نمیشدند بلند میشوند مثل موی دماغ و ابرو و گوش

 

 

 

ابراز محبت

 

مشـــغول رانندگی تو جاده ام
از فاصله دور پلـــیس واسم دست تکون میده و ابراز ارادت میکنه !
خیلی آدمای با محبتی هستــن !
چطوری از این فاصله منو شــــناختن !؟
یکیشون جوگیر میشه تا وسط جـــاده میاد!
با حرارت خاصی واسم دست تکــون میده !!
چراغ میزنم و با حرکت دست به ابراز علاقه شون جـــواب میدم !
دفترچه و خودکار تو دستشه ؛
میخواد ازم امـــضا بگیره ،اما الان وقت ندارم باشه واسه بعـــد !
اشک تو چشام حلقه میزنه از این همه احساسات پاک و بی آلایش

 

 

از همه جا ( ؟؟؟‌)

دختره موبایلش آنتن نمیداد ، بهش مسیج دادم : نمیتونم بگیرمت … جواب داد : به درک! مگه کم خواستگار دارم؟ 

  

****** 

‎[فرم درخواست رسمی جهت ورود به ایمیل شخصی بعد از ملی شدن اینترنت]

 

بسمه تعالی


اینجانب ......... فرزند ......... متولد ......... به‌شماره ملی ......... ش.ش ......... ت.ت ......... خواهان ورود به پست الکترونیک ......... با رمز ......... جهت انجام ......... می‌باشم. مستدعی است اقدامات لازم را مبذول فرمایید.

 

و من الله توفیق

 **** 

فقط یه آرایشگر زنِ ایرانی میتونه درآمدی معادل یک فوق تخصص جراحی رو داشته باشه∙∙!

**** 

فقط تو ایرانه که وقتی صاحبخونه میخواد صمیمیتشو با مهمون نشون بده میگه پاشو شلوارتو در بیار ... !!  

**** 

مادر : داری چیکار میکنی پسرم ؟
پسر بچه 5 ساله : دارم واسه دوست دخترم نامه مینویسم
مادر : ولی تو که هنوز خوندن و نوشتن بلد نیستی
پسر بچه 5 ساله : اونم بلد نیست بخونه ، اصن تو چه میفهمی عشق یعنی چی ؟

 **** 

ظهر رسیدم خونه هیچکس خونه نبود ناهارم نداشتیم زنگ زدم مادرم میگم ناهار چیه؟ میگه گوشت گذاشتم بیرون... یه لحظه احساس کردم گربه ام 

**** 

سر جلسه امتحان نشستی هرچی تو کلته رو برگه خالی میکنی آخرش نصف صفحه هم پر نمیشه!
بعد یه نفر بلند میشه میگه آقا یه برگه دیگه بدین جا ندارم...

اون لحظه میخوای صندلی رو از پهنا بکنی تو حلقش..

*** 

جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد

زاهدی گوید: جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد.

اول مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد.
او گفت ای شیخ خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد بود!

دوم مستی دیدم که افتان و خیزان راه میرفت به او گفتم قدم ثابت بردار تا نیفتی.
گفت تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟

سوم کودکی دیدم که چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را از کجا اورده ای؟
کودک چراغ را فوت کرد و آن را خاموش ساخت و گفت : تو که شیخ شهری بگو که این روشنایی کجا رفت؟

چهارم زنی بسیار زیبا که درحال خشم از شوهرش شکایت میکرد.
گفتم اول رویت را بپوشان بعد با من حرف بزن.
گفت من که غرق خواهش دنیا هستم چنان از خود بیخود شده ام که از خود خبرم نیست تو چگونه غرق محبت خالقی که از نگاهی بیم داری؟

نامه ساده یک زن ایرانی به مرد هموطنش



‏------------
 پیاده از کنارت گذشتم، گفتی:" قیمتت چنده خوشگله؟"
 سواره از کنارت گذشتم، گفتی:" برو پشت ماشین لباسشویی بنشین!"
‏------------

 در صف نان، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود
 در صف فروشگاه نوبتم را گرفتی چون قدت بلندتر بود
‏------------

 زیرباران منتظر تاکسی بودم، مرا هل دادی و خودت سوار شدی

 در تاکسی خودت را به خواب زدی تا سر هر پیچ وزنت را بیندازی روی من

 در اتوبوس خودت را به خواب زدی تا مجبور نشوی جایت را به من تعارف کنی

‏------------
 در سینما نیکی کریمی موقع زایمان فریاد کشید و تو پشت سر من بلند
 گفتی:"زهرمار!"

 در خیابان دعوایت شد و تمام ناسزاهایت، فحش خواهر و مادر بود

‏------------

 در پارک، به خاطرحضور تو نتوانستم پاهایم را دراز کنم

 نتوانستم به استادیوم بیایم، چون تو شعارهای آب نکشیده میدادی

‏------------

 من باید پوشیده باشم تا تو دینت را حفظ کنی

 مرا ارشاد می کنند تا تو ارشاد شوی!

‏------------

 تو ازدواج نکردی و به من گفتی زن گرفتن حماقت است

 من ازدواج نکردم و به من گفتی ترشیده ام

‏------------

 عاشق که شدی مرا به زنجیر انحصارطلبی کشیدی

 عاشق که شدم گفتی مادرت باید مرا بپسندد

‏ ------------

 من باید لباس هایت را بشویم و اطو بزنم تا به تو بگویند خوش تیپ

 من باید غذا بپزم و به بچه ها برسم تا به تو بگویند آقای مهندس آقای دکتر

‏------------
 وقتی گفتم پوشک بچه را عوض کن، گفتی بچه مال مادر است

 و وقتی خواستی طلاقم بدهی، گفتی بچه مال پدر است

برنامه زندگی د کشور های مختلف

 
امریکا : 12 ساعت کار ، 6 ساعت استراحت ، 1 ساعت ماندن در ترافیک   ، 3 ساعت تماشای تلویزیون ، 1 ساعت کار با اینترنت ،1 ساعت تماشای پلی بوی
فرانسه : 8 ساعت کار ، 6 ساعت استراحت ، 2 ساعت قدم زدن در خیابان ، 4 ساعت کتاب خواندن ، 2 ساعت حرف زدن علیه تلویزیون ، 2 ساعت خندیدن
ایتالیا : 4 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 4 ساعت غذا خوردن ، 6 ساعت حرف زدن ، 2 ساعت خیابان گردی
آلمان : 8 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 2 ساعت اضافه کار ، 2 ساعت تماشای مسابقات تلویزِیونی ، 2 ساعت مطالعه ، 2 ساعت فکر کردن به خودکشی
کوبا : 8 ساعت کار ، 8 ساعت تفریح ، 4 ساعت خواب ، 4 ساعت گوش کردن به سخنرانی کاسترو
عربستان سعودی : 8 ساعت تفریح همراه با کار ، 6 ساعت تفریح همراه با خرید در خیابان ، 10 ساعت خواب
مصر : 4 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 8 ساعت کشیدن قلیان ، 2 ساعت گوش کردن به ام کلثوم ، 2 ساعت حرف زدن در باره جمال عبدالاناصر
هندوستان : 8 ساعت جستجوی کار ، 6 ساعت خواب ، 6 ساعت تماشای فیلم ، 2 ساعت جستجو برای محل خواب ، 2 ساعت برای رد شدن از خیابان
پاکستان : 4 ساعت کار غیر مجاز ، 8 ساعت خواب مجاز، 8 ساعت اعتراض علیه کودتا ، 4 ساعت فرا ر از دست پلیس
ایران : 8 ساعت خواب ، 4 ساعت استراحت ،4 ساعت ارسال اس ام اس و تعریف جوکهای رشتی و ترکی  ، 4 ساعت حرکت در ترافیک ، 1 ساعت کار ،1 ساعت بحث در باره ازدواج موقت  ، 2 ساعت بحث در مورد  احمدی نژاد

بدل کریستین رونالدو

بدل کریستیانو رونالدو در روستای نودشه کرماشاه   

مختصات پیری:

مختصات پیری:(بعضی برای بانوان برخی برای اقایون و گاهی هم برای هر دو)

 

 

 

همه چیزهای محدب مقعر میشوند مثل لپ و همه چیزهای مقعر محدب میشوند مثل شکم
همه چیزهایی که بالا هستند پایین می افتند مثل سینه و باسن
همه چیزهایی که پایین هستند بالا میروند مثل فشار خون و کلسترول و قند
همه چیزهایی که سیاه هستند اگر هنوز نریخته باشند سفید میشوند مثل مو
 همه چیزهایی که سفید هستند اگر هنوز نریخته باشند سیاه میشوند مثل دندان
همه چیز هایی که تا به حال بلند میشدند دیگه بلند نمیشوند مثل .....
همه چیزهایی که بلند نمیشدند بلند میشوند مثل موی دماغ و ابرو و گوش