از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

امان ازین زمانه


ازآجیل سفره عید

چند پسته لال مانده است
آنها که لب گشودند؛خورده شدند
آنها که لال مانده اند ؛می شکنند
دندانساز راست می گفت:
پسته لال ؛سکوت دندان شکن است !


من تعجب می کنم
چطور روز روشن
دو ئیدروژن
با یک اکسیژن؛ ترکیب می شوند
وآب ازآب تکان نمی خورد!

بهزیستی نوشته بود:
شیر مادر ،مهر مادر ،جانشین ندارد
شیر مادر نخورده،مهر مادر پرداخت شد
پدر یک گاو خرید
و من بزرگ شدم
اما هیچ کس حقیقت مرا نشناخت
جز معلم عزیز ریاضی ام
که همیشه میگفت:
گوساله ، بتمرگ!

با اجازه محیط زیست
دریا، دریا دکل می‌کاریم
ماهی‌ها به جهنم!
کندوها پر از قیر شده‌اند
زنبورهای کارگر به عسلویه رفته‌اند
تا پشت بام ملکه را آسفالت کنند
چه سعادتی!
داریوش به پارس می‌نازید
ما به پارس جنوبی!
 
رخش،گاری کشی می کند
رستم ،کنار پیاده رو سیگار می فروشد
سهراب ،ته جوب به خود پیچید
گردآفرید،از خانه زده بیرون
مردان خیابانی برای تهمینه بوق می زنند
ابوالقاسم برای شبکه سه ،سریال جنگی می سازد
وای...
موریانه ها به آخر شاهنامه رسیده اند!!

صفر را بستند
تا ما به بیرون زنگ نزنیم
از شما چه پنهان
ما از درون زنگ زدیم!

گنده ترین دماغ دنیا را ببینید

گنده ترین دماغ دنیا را ببینید 

 

مروری بر کتاب گینس در سال 89

مهمت اوزیوریک متولد سال 1949 ترکیه است که با داشتن دماغ 8.8 سانی متری گنده ترین دماغ دنیا را به خود اختصاص داده است.

شان

دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست

جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است

تو را کم دارم

تو نیستی تو را در زندکی ام کم دارم 
 بی تو هستم باز یک دنیا غم دارم  
دروجودم گرمی نگاهت راکم دارم 
 جشمانم بهاری است اما شانه های تو را گم دارم 
 احساس در واژگان نمی کنجد 
اما بوسه تو را کم دارم  
به هر دری که میزنم تنها مقصد تو رو دارم  
برای یکی شدن عطر نفسهای تو را کم دارم

تویی دلیل بودنم

تو دلیل بودن منی 
تو هستى اوج نیاز من روى قله دلت 
 براى من خانه اى از عشق بساز 
 قصه ندیدنت اخر راه من  
 بلکه برگشتنم به زندگى را هجرت تو خواهد شکست 
 تو عبور لحظه هایی از خودم که بگذرم  
اما کرماى دستهاى تو را عشقانه مى برم  
تو ستاره اى براى من  
بى تو شب تاریکى  
در نبودن تو اشک جشمانم خشک شده است

ملولم

دل خسته و ملول گشته ام  ازین همه ریا 

جانان من بیا و رخم را نظاره کن  

هر دل طلب جام وصل می نمایدم  

عاشق بیا و دل عشق را تو چاره کن   

 

محراب

راه فردا

آموخته‌ایم که امید و عمل را چگونه با یکدیگر بیاموزیم. بر زمین هموار و ناهموار قدم بگذاریم و به هر سختی بگوییم که زندگی را زندگانی باید. اینچنین است که آیین‌های نوروزی نیز همزمان با برآمدن سبز طبیعت، امید به آینده را نوید می‌دهد 

 

 

از همه جا (۴)

چرا پوست در آب چروک می خورد اما از هم نمی پاشد؟ 

 

به گفته ریاضی دانان، چیدمان کراتین در لایه خارجی پوست، باعث می شود که پوست تا ۷ برابر کش بیاید و درعین حال استحکام خود را حفظ کند و از هم نپاشد. آن ها امیدوارند این مدل، ایده ساخت ماده ای تازه شود

 

*********************

 

اینقدر که این مخابرات از مسابقه اس ام اس استقلال پرسپولیس پول درآورد ، مایکروسافت از ویندوز درنیاورده! مخابراته داریم؟

 

حالا پرسپولیس باخته یارو جوری گریه میکنه انگار باباش مرده

 

************************

یه بار به خونواده گفتیم به مهمونا الکی بگن ما خونه نیستیم ، بیرونم ، سر قبرمم. دقیقا لحظه ای که همه ساکت شدن ، توی اتاق چنان عطسه ای زدم که هنوز لوسترا داره می لرزه. دهنه داریم؟

 

*********************

شیش نفری یه ساعت و نیم جلو دره باشگاه علاف وایسادیم که استادمون بیاد. اومده میگم استاد چیزی شده دیر کردید؟ با صد و نود سانت قد و صد و پنجاه کیلو وزن برگشته میگه داشتم کلاه قرمزی نیگا میکردم خیلی با مزست!!!!!!!! پیشکسوته ما داریم؟

 

بدبخت کلاه قرمزی هم آرزو به دلش موند که مثل بچه آدم از پشت کاناپه بیاد رو کاناپه بشینه! آخخخخییی 

 

****** 

 میریم خونه طرف عید دیدنی... بعد از اونجا یه ضرب با خودمون میان خونمون بازدید پس بدن

*********************

صبح اول عید میریم خونه بزرگ فامیل.... ظهر یکی از همون فامیل ها که صبح خونه بزرگ فامیل دیدیمش میاد خونه مون.... شب هم ما میریم خونه همون فامیله... و این داستان تا یک ماه بعد از عید همچنان ادامه دارد..... آخه اینم رسم و رسوماته ما داریم؟ آخرش اینه که تا خرداد طول می کشه، بعد 9 ماه همدیگرو نمی بینیم دوباره از فروردین 91 شروع می شه واقعا مسخره است

 

***** 

شناسنامه عجیب مادر 60 ساله که به شدت هم نگران انقراض نسل همسرانش بوده
خدا قوت

 

 

**** 

امروز تو بزرگراه داشتم 70 تا میرفتم جلومو گرفتن. وقتی پرسیدم چرا؟ گفت: سرعت غیر مجاز داشتید !!!! بهش گفتم: تا دستگاه رو نبینم قبول نمیکنم
یارو گفت: اگه ببینی و بعد درست باشه ماشین رو میخوابونم
من هم که مطمئن بودم قبول کردم. خلاصه رفتم دیدم سرعت ماشینو زده بود 73 تا
وقتی یارو اینو دید به همکارش گفت: دوباره تو به یه ماشین اشتباه ایست دادی
حالا شما بگید پلیسه داریم ؟؟؟؟؟

 

 ******************

   قویترین مردان ... یارو 600 کیلو وزنه رو بلند کرده داره تلو تلو میزنه اینا صحنه آهسته اش میکنن روش هم آهنگ بندری میزارن !!! کلاس رقصه خردادیانه مگه؟

 

وقتی سرکاریم به تعطیلات فکر می کنیم، وقتی تعطیل هستیم به کار فکر می کنیم! این جوری نه کارمونو درست انجام می دیم نه از تعطیلاتمون لذت می بریم

 

 

********************

میری عید دیدنی صاحب خونه اینقد از گرونی میناله که دلت نمیاد چیزایی که برات میارن بخوری

 

 

******************

 نعش کش اومده جنازه مادر طرف رو ببره میپرسه اقا عادی ببرم یا ویژه؟ طرف با تعجب پرسیده فرقش چیه؟ جواب شنیده: عادی گازش رو میگیرم میرم دم بهشت زهرا جنازه رو تحویل میدم، ویژه آروم میرونم که همه بتونن پشت سر مرده برسن بهشت زهرا شیرینیشم میگیرم. خلاصه طرف شیرینی ویژه رو داده مرده رو رسونده سر گور، گور کن می پرسه آقا عادی بکنم یا ویژه و آخرشم شیرینی گرفته که یه خرده قبر رو پهن تر بکنه. به خدااااااااااااااا

  

 

اهمیت پیک شادی در خانواده!!

 

همیشه هفته آخر اسفند ماه یک عدد پیک شادی در بین بچه‌های مدرسه از کلاس اول تا سوم دبیرستان توزیع می‌شه که بچه‌ها در ایام عید از فکر درس و مدرسه غافل نشوند اما خیلی ها بر این باورندکه پیک شادی برای اوقات فراغت پدر و مادرهاست

 

 

چیزی بلد نیستم بگم

چیزی بلد نیستم بگم 

تا تو رو دلداری بدم 

خدا به موقع میرسه 

فقط به این معتقدم   

گریه نکن 

که بغض تو  

به من سرایت میکنه 

فریاد تو  

شب رو شکست  

کی جز تو جرات میکنه  

چیزی بلد نیستم بگم 

تا تو رو دلداری بدم 

خدا به موقع میرسه 

فقط به این معتقدم  

 

گریه نکن 

تا این قرن 

از شکستت مایوس شه 

اونقدر نگه دار 

اشکاتو  

که قد اقیانوس شه 

 

چیزی بلد نیستم بگم 

تا تو رو دلداری بدم 

خدا به موقع میرسه 

فقط به این معتقدم  

 

چیزی بلد نیستم بگم 

تا تو رو دلداری بدم 

خدا به موقع میرسه 

فقط به این معتقدم  

دلتنگی

دوباره گم شده ام در غبار دل تنگی 

به تنگ آمده ام در حصار دل تنگی 

 

گرفته بغض غریبی گلوی شعرم را 

ز بس که مانده ام این جا کنار دل تنگی 

 

چه قدر حوصله ی شعرهای من تنگ است 

چه سخت می گذرد روزگار دل تنگی 

 

بیا که بی تو بهارم تباه خواهد شد 

بگیر دست مرا در غبار دل تنگی 

 

نگاه کن که چه ناباورانه می خشکند 

جوانه های غزل در بهار دل تنگی 

 

تو رفته ای و رهایم نمی کند یک دم 

خیال چشم تو در سایه سار دل تنگی 

 

خدا کند که نباشی دچار دلتنگی.... 

 

دلتنگم

کنارم هستی و اما، دلم تنگ میشه هر لحظه، 

 خودت میدونی عادت نیست، فقط دوست داشتن محضه

کنارم هستی و بازم بهونه هام و میگیرم، میگم وای چقدر سرده میام دستات و میگیرم

یه وقت تنها نری جایی که از تنهایی میمیرم،  

از اینجا تا دم در هم بری دلشوره میگیرم

فقط تو فکر این عشقم، تو فکر بودن با هم،  

محاله پیش من باشی، برم سرگرم کاری شم!

میدونم که یه وقتهایی دلت میگیره از کارم، روزایی که حواسم نیست بگم خیلی دوست دارم!

مگه موهات و وا کردی که موجش اومده اینجا؟

قشنکه رد پای عشق، بیا بی چتر زیر برف،  

اگه حال من و داری میفهمی یعنی چی این حرف...

تو هم مثل منی انگار، از این دلتنگی ها داری...

عیدانه

عیدانه

بهار دلکش رسید و دل به جا نباشد
از آنکه دلبر دمی به فکر ما نباشد
در این بهار ای صنم بیا و آشتی کن
که جنگ و کین با من حزین روا نباشد
صبحدم بلبل بر درخت گل به خنده می گفت
نازنینان را، مه جبینان را، وفا نباشد
اگر که با این دل حزین تو عهد بستی، عزیز من، با رقیب من چرا نشستی
چرا دلم را، عزیز من، از کینه خستی
بیا در برم از وفا یک شب
ای مه نخشب
تازه کن عهدی، که بر شکستی

سلام ای نگاه آسمانی

آنگاه که سپیدی دلم را به مسلخ می نشینی 

یا بر برگی خشک قدم می نهی 

یا به زخم جانسوزم می خندی 

به پاکی نگاهم بیاندیش  

و خدا را بیاد آر 

مادامی 

 که نفس می کشی  

خدا را ببین 

صدا کن 

فریاد بکش 

بمیر! 

و در فریاد دلخراش زمانه 

پایکوبان  

به رقص ادامه بده 

ای نگاه آسمانی 

سلام... 

سوتی محمد نوری

سوتی محمد نوری بازیکن تیم پرسپولیس  تو برنامه زنده تلویزیونی  

 

کلیک کنید و ببینید

زیر گرفتن مسئولین اسکان مسافرین نوروزی جمعیت هلال احمر

زیر گرفتن مسئولین اسکان مسافرین نوروزی جمعیت هلال احمر توسط آمبو لانس

 

این حادثه در نوروز 1390 و در یکی از شهرهای استانهای تهران هنگام بازدید مسئولین از طرح اسکان مسافرین نوروزی جمعیت هلال احمر اتفاق افتاده است و یک تن کشته و شماری زخمی شده اند 

 

تماشا کنید

از همه جا (۳)

گرونی چنان به مردم فشار اورده که به هرکی یه تعارف الکی میزنی شام تشریف داشته باشین سریع میرن زیر شلواری هاشون از تو ماشیناشون میارن

****************** 

فقط ما ایرانی ها هستیم که مهمون دعوت می کنیم و بعد از اینکه مهمونامون رفتن میگیم : آخِیـــــــش

********************** 

 موقع پخش فیلم سینمایی های خارجی، همچنین میگه شبکه سوم سیما تقدیم میکند، یکی ندونه فکر میکنه هالیوود جزیی از جام جم خودشونه

 

******************** 

بابا بخدا به پیر به پیغمبر تو کاسه آجیل بجز پسته و بادوم آجیلای دیگه ای هم هست

 

********************

دوستم کلی پول داده واسه فیلمبرداری عروسیش بعد فیلمبردار روی صحنه ای که داره از آرایشگاه میاد بیرون آهنگ از اون بالا کفتر میایه گذاشته.... فیلمبرداره داریم؟ 

 

***************** 

ژاپن که زلزله اومده، بحرین که داره سقوط می‌کنه، عراق که آمریکا بهش حمله کرده، اردن که شلوغ شده، سوریه تظاهرات راه افتاده، اگر عربستان هم حکومتش عوض بشه، ان‌شاالله ایران می‌ره جام جهانی

 

******************

  

کفش نوهامو پوشیدم رفتیم خونه فامیلمون عید دیدنی، بچه اش لنگه کفشمو برداشته انداخته خونه همسایه میگه عمرا اگه لنگشو پیدا کنی!!!! بچه ست تربیت کردن؟

 

******************

 

طرف یه هفته برای تعطیلات نوروز پاشده رفته دبی , الان که برگشته اومده دیگه نمیتونه خوب فارسی صحبت کنه , نصفه کلماتی که بکار میبره انگلیسیه

 

*****************

 

طرف زن داره بچه هم داره زنگ زده میگه فلانی خانم و بچه هام تعطیلات رفتن شهرستان پیش مامانشون تا آخر عید نمیان چیزی تو دست و بال نداری بیاری شبا بیکار نباشیم ؟ مرده داریم ؟ وفاداری به همسر و معرفته داریم ؟

 

***************

قبلاً پدر ها هفت تا دختر شوهر میدادن همشون هم خوشبخت میشدند... ولی الان یه دختر را هفت بار شوهر میدن آخرش برمیگرده خونه باباش

۴ اصل زرتشت

از زرتشت پرسیدند زندگی خود را بر چند اصل بنا کردی؟

فرمود چهار اصل :

۱- دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد پس آرام شدم  

۲- دانستم که خدا مرا میبیند پس حیا کردم   

۳- دانستم که کار مرا دیگری انجام نمیدهد پس تلاش کردم  

۴- دانستم که پایان کارم مرگ است پس محیا شدم  

تو را « ها » کردم

روی آن شیشه ی تب دار تو را "ها" کردم،

اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم،

شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد،

شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم،

باسر انگشت کشیدم به دلش عکس تو را،

عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم
 ...!!!!!

میترسم بمیریم از بی فریادی…!!

میترسم بمیریم از بی فریادی…!!   نزدیکتر بیا که صدایم گرفته است
حکایت خروس چهل تاجم را می گویم  که نابهنگام میخواند و بابای خدابیامرزم شرط کرد اگر باز هم نابجا بخواند کارد را با گلویش وصلت میدهد و من بیچاره که چند شب تا صبح بیدار ماندم و تا نصف شب میخواست بخواند نوکش را میگرفتم که صدایش در نیاید تا اینکه بقال محل به دادم رسید و گفت ماتحت خروسم را چرب کنم تا دیگر نخواند …!! میگفت خروس برای خواندن باد در غبغب می اندازد و انوقت میخواند و اگر ماتحتش چرب باشد موقع خواندن بادِ در سینه انداخته فِسّی خالی میشود از ماتحتش چون دیگر نمیتواند ان را به هم بکشد…!! باسن خروس زیبایم را وازلین مالیدم چند شب و دیگر نخواند طفلک…!! بعد از چند شب دیگر یادم رفت که وازلین بمالم و خروسم هم یادش رفت که بخواند….یا که یادش بود اما از مرغها خجالت میکشید که مثل هر شب به جای نغمه زیبایی که از حنجره اش برمی امد باد باسنش را تحویل انها بدهد….!! خروسم مَلول شد…!! خروسم مُرد بیچاره از نخواندن…!!
حالا حکایت یارانه ها حکایت همان وازلین است…!! تا میخواهد صدایمان دراید ماتحتمان را با یارانه چرب میکنند…!! میترسم من…!! میترسم از ان روزی که دیگر ماتحت مارا چرب نکنند و ما هم یادمان برود که روزی میتوانستیم فریاد بزنیم…!! میترسم بمیریم از بی فریادی…!!

روزگار

امروز هم دلم گرفته ازین غصه های ناب

در چشمه خیال دلم ،هد هدی نمی پرد

بهترین انگشتر های نامزدی

برای دیدن بهترین انگشتر های نامزدی اینجا کلیک کنید . 

 در زیر دو نمونه را برایتان  گذاشته ام 

 

 

 

 

عکس سال

 

عکس سال

 

این تصویر توسط ایگور تورگاچکین عکاس روسی در دریاچه Abrau شکار شده است 

اگر متقاضی عمل زیبایی هستید،‌ در این آزمون شرکت کنید!

روزانه صدها نفر در سرتاسر دنیا، آرزوی شبیه شدن به آنجلینا جولی و براد پیت و کاترین زتاجونز و هزاران ستاره سینمایی دیگر، صورتشان را به تیغ جراحی می‌سپارند و امیدوارند وقتی اولین بار پس از برداشتن باندها از روی صورتشان، به چهره جدیدشان در آیینه نگاه می‌کنند شبیه این ستارگان شده باشند و هیچ عیب و نقصی در صورتشان نداشته باشند ولی در واقعیت جراحی های زیبای این چنین نیست و اگر شما با چنین دیدگاهی به اتاق عمل می‌روید،‌هیچ گاه راضی بیرون نخواهید آمد.
 

 

بقیه در ادامه مطلب ..

ادامه مطلب ...

لاک پشت

لاک پشت

پشتش‌ سنگین‌ بود و جاده‌های‌ دنیا طولانی. می‌دانست‌ که‌ همیشه‌ جز اندکی‌ از بسیار را نخواهد رفت. سنگ‌پشت،‌ ناراضی و نگران بود. پرنده‌ای‌ درآسمان‌ پر زد، سبک؛ و سنگ‌پشت‌ رو به‌ خدا کرد و گفت: این‌ عدل‌ نیست، این‌ عدل‌ نیست. کاش‌ پُشتم‌ را این‌ همه‌ سنگین‌ نمی‌کردی.

من‌ هیچ‌گاه‌ نمی‌رسم. هیچ‌گاه. و در لاک‌ سنگی‌ خود خزید، به‌ نیت‌ نا امیدی.

خدا سنگ‌پشت‌ را از روی‌ زمین‌ بلند کرد. زمین‌ را نشانش‌ داد. کُره‌ای‌ کوچک‌ بود. و گفت: نگاه‌ کن، ابتدا و انتها ندارد. هیچ کس‌ نمی‌رسد. چون‌ رسیدنی‌ در کار نیست. فقط‌ رفتن‌ است.

حتی‌ اگر اندکی. و هر بار که‌ می‌روی، رسیده‌ای. و باور کن آنچه‌ بر دوش‌ توست، تنها لاکی‌ سنگی‌ نیست،‌ تو پاره‌ای‌ از هستی‌ را بر دوش‌ می‌کشی؛ پاره‌ای‌ از مرا.

خدا سنگ‌پشت‌ را بر زمین‌ گذاشت. دیگر نه‌ بارش‌ چندان‌ سنگین‌ بود و نه‌ راه‌ها چندان‌ دور.

سنگ‌پشت‌ به‌ راه‌ افتاد و گفت: رفتن، حتی‌ اگر اندکی...

پشت در توالت!!

پشت درتوالت پارک نوشته بود :
"بردن همه چیز نیست ، اما تلاش برای بردن چرا . پس سعی کن اینجا همه ی زورت رو بزنی ! "
آدم تعجب می کنه تو دنیایی که پشت در دسشویی های عمومی اش این همه معنا ریخته .
چه خوبه که وقتی تو داری یه چیزی رو دور میریزی یه چیزه مفید دیگه ای رو بدست بیاری .
درست مثل حس پیدا کردن یه پاک کن نو زیر نیمکت کلاس ،وقتی داری آشغال تراش ات رو یواشکی با پات هل میدی کنار پایه های میز.

من اینم ...

من خانه ای ندارم، 

حرفی نمانده است. 

دیوار و سقف خانه من،همین هاست که مینویسم. 

همین طرز نوشتن،از راست به چپ...

اگر......

اگر دروغ رنگ داشت ؛
هر روز شاید ؛
ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه می بست
و بیرنگی کمیاب ترین چیزها بود
 
اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت؛ 
عاشقان سکوت شب را ویران میکردند
 
اگر براستی خواستن توانستن بود ؛ 
محال نبود وصال ! 
و عاشقان که همیشه خواهانند؛ 
همیشه میتوانستند تنها نباشند 
..........
   
اگر گناه وزن داشت ؛ 
هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد ؛ 
تو از کوله بار سنگین خویش ناله میکردی ... 
و من شاید ؛ کمر شکسته ترین بودم
 
اگر غرور نبود ؛ 
چشمهایمان به جای لبهایمان سخن نمیگفتند ؛ 
و ما کلام محبت را در میان نگاههای گهگاهمان جستجو نمیکردیم
 
اگر دیوار نبود ؛ نزدیک تر بودیم ؛ 
با اولین خمیازه به خواب میرفتیم 
و هر عادت مکرر را در میان ۲۴ زندان حبس نمیکردیم
 
اگر خواب حقیقتداشت ؛ 
همیشه خواب بودیم
 
هیچ رنجی بدون گنج نبود ...
ولی گنج ها شایدبدون رنج بودند
  
اگر همه ثروت داشتند ؛ 
دل ها سکه ها را بیش از خدا نمیپرستیدند 
و یکنفر در کنار خیابان خواب گندم نمیدید ؛ 
تا دیگران از سر جوانمردی ؛ 
بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند 
اما بی گمان صفا و سادگی میمرد .... 
اگر همه ثروت داشتند
 
اگر مرگ نبود ؛ 
همه کافر بودند ؛ 
و زندگی بی ارزشترین کالا بود 
ترس نبود ؛ زیبایی نبود ؛ و خوبی هم شاید
 
اگر عشق نبود ؛ 
به کدامین بهانه میگریستیم ومیخندیدیم؟ 
کدام لحظه ی نایاب را اندیشه میکردیم؟ 
و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب میاوردیم؟ 
آری بی گمان پیش از اینها مرده بودیم .... 
 
 
اگر عشق نبود 
اگر کینه نبود؛ 
قلبها تمامی حجم خود را در اختیار عشق میگذاشتند
 
اگر خداوند ؛ 
یک روز آرزوی انسان را برآورده میکرد 
من بی گمان 
دوباره دیدن تو را آرزو میکردم و تو نیز
هرگز ندیدن مرا 
انگاه نمیدانم 
براستی خداوند کدامیک را می پذیرفت

دکتر شریعتی