-
سوتی در حد بنز
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1392 13:20
سوتی در حد بنز :)))))))))))))) داداشم بعد دو سال با دوس دخدرش مثلا نامزد کرده بعد دیشب مثلا برای اولین بار اومده بود خونمون (چن بار قبلا اومده بود) داشتیم شام میخوردیم دوست دخترش به مامانم گفت: مامانی ویترین اون سمت بود خیلی قشنگ تر بود !! داداشم یه سکته ناقص زد بعد مامانم گفت: مگه قبلا دیده بودی ؟ گفت نه حس کردم...
-
ماجرای توی شهر بازی
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1392 13:20
تو شهربازی بودیم بلوتوثمو روشن کردم دیدم یه عالمه شماره اومد. به یکیشون که اسمشو نوشته بود یاشار اس ام اس دادم: منم دوستت دارم عزیزم طرف زنگ زد جواب ندادم! اس ام اس داد: تو کدوم یکیشونی؟ فهمیدم منو با یکی دیگه اشتباه گرفته گفتم همونی که داشتی با چشمات میخوردیش چندتا سوال پرسید منم از خودش اطلاعات میگرفتم و جوابشو...
-
مشکل کوتاهی قد برطرف شد
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1392 13:18
-
دوران نامزدی
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1392 13:17
ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻋﺰﻳﺰﺍﻧﻲ ﻛﻪ ﻧﺎﻣﺰﺩ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺕ ﺷﺪﻥ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﻗﺪﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺭو ﺑﺪونن .. ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻧﺎﻣﺰﺩﻱ ﺧﻴﻠﻲ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺷﻴﺮﻳﻨﻴﻪ
-
سریال های جم و فارسی 1
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1392 13:16
یعنی یه حسی بهم میگه کل سریالهای جم و فارسی وان بر اساس این شعر ساخته شدن: "دوست داری با دوست من که دوست داره با دوست تو دوست بشه دوست بشی؟"
-
نوستالژی دردناک !
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1392 13:15
نوستالژی دردناک ! . . . . شما یادتون نمیاد ، تو دبستان با اینا سیاهمون میکردن :|
-
معلم
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1392 13:15
هیچ وقت یادم نمیره یه بار معلممون یکی رو گرفت مث الاغ زد از کلاس انداخت بیرون. بعدش پشیمون شد گفت آخه بچهها شما چرا اذیت میکنید که مجبور شم بزنمتون. شما مث بچه ی خودم میمونید. حالا برید اون دوستتون رو که زدمش صدا کنید بیاد تو. آقا پسره اومد تو، معلمه بهش گفت چرا آخه اذیت میکنی چرا کاری میکنی که مجبور شم بزنمت. چرا...
-
چقدر زود دیر می شود
چهارشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1392 10:32
این قافله ی عمر عجب میگذرد ! بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین.......
-
بالا می برن یا بالا میارنت؟!!!!
چهارشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1392 10:30
دو تا دختر یکی خیلی خوشگل و یکی خیلی زشت میرن تو یه شرکت واسه مصاحبه که اونجا یکیشون استخدام بشه. مدیر شرکت یه نگاه بهشون میندازه و میگه قیافه اصلا برای من مهم نیست و مهم فرهنگ و علم شماست !! از خوشگله میپرسه که جمعیت ایران چند نفره؟ میگه هفتاد میلیون و مدیر میگه آفرین درست جواب دادی !! رو میکنه به زشته میپرسه خب این...
-
دخترای دانشجو ( البته امیدوارم بهشون بر نخوره)
چهارشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1392 10:27
-
بی کمالی های انسان از سخن پیدا شود
چهارشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1392 10:27
بی کمالی های انسان از سخن پیدا شود ...... پسته بی مغز چون لب وا کند رسوا شود...
-
ما دیگه کی هستیم !!!!!!!
چهارشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1392 10:25
علامه جعفری تعریف می کرد تو یکی از زیارتام که مشهد رفته بودم به امام رضا گفتم «یا امام رضا دلم میخواد تو این زیارت خودمو از نظر تو بشناسم که چه جوری منو می بینی نشونه شم این باشه که تا وارد صحنت شدم از اولین حرف اولین کسی که با من حرف می زنه من پیامتو بگیرم» علامه گفت: وارد صحن که شدم خانممو گم کردم. اینور بگرد، اونور...
-
تاریخ انقضا
چهارشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1392 10:23
-
چکش
چهارشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1392 10:20
قاضی: شما متهم شدین که مادر زنتون رو با چکش به قتل رسوندین! یکی از حضار: نامرده کثافت! قاضی: و متهم شدین که زنتونم با همون چکش به قتل رسوندین! یکی از حضار: نامرده دیوثه کثافتتتتت! قاضی: شما کی هستی که اینقد فحش میدی؟! یکی از حضار: من همسایشم، دو ساله ازش چکش میخوام میگه ندارم!
-
اگه گفتی چی نوشته !؟
چهارشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1392 10:19
اگه گفتی چی نوشته !؟ مارشال دوگل در یونان در گذشت
-
ایده جالب
شنبه 14 اردیبهشتماه سال 1392 10:11
بیست سال بعد... این مادر به همراه سه فرزندش تصمیم گرفتن به مناسبت روز تولد پدر خانواده، یک عکس قدیمیشون رو آپگرید کنن و به عنوان هدیه تولد به پدرشون بدن. ایده جالبیه
-
قدر دانی از مادر
چهارشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1392 08:03
بعضی وقتا دلم واسه مــامــانم میسوزه وقتی میام تو اتاقم و غرق دنیای مجازی میشم و اون تنها نشسته تلویزیون می بینه چه نسل بی عاطفه ای شدیم ما
-
مادر ...... و هرچه از تو بگویم کم گفته ام
چهارشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1392 08:01
مــــــــــــــــــادر یعنی وقتی از شیمی درمانیش برگشت، غذایی که پسرش هوس کرده بود رو درست کرد
-
مادر
چهارشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1392 07:59
گویند مرا چو زاد مادر، پستان به دهن گرفتن آموخت شبها بر گهواره من، بیدار نشست و خفتن آموخت یک حرف و دو حرف بر زبانم، الفاظ نهاد و گفتن آموخت لبخند نهاد بر لب من، بر غنچه گل شکفتن آموخت دستم بگرفت و پا به پا برد، تا شیوه راه رفتن آموخت پس هستی من ز هستی اوست، تا هستم و هست دارمش دوست
-
مادرم روزت مبارک
چهارشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1392 07:57
-
اختراع ماشین زمان در ایران
چهارشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1392 07:53
-
ضعیفه یا عسل ؟!!!!!!!!!
چهارشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1392 07:51
قدیما لحن مردا: بپر غذا رو بیار ضعیفه !!! گشنگی مُردیم صب تا شوم چه غلطی میکنی تو خونه امـــــــــا حالا : عسلم ظرفا نوبت منه یا تو البته مردای قدیم فقط یه ضعیفه داشتن ولی مردای الان 4-5 تا عسل دارن
-
ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ یاﺷﻠﻮﺍﺭ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﯼ ؟
چهارشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1392 07:50
ی ک ﺭﻭﺯ ﺩﺯﺩﺍﻥ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﯽ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻧﺎﺧﺪﺍ ﮔﻔﺖ : ﺍﻭﻥ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﻣﻨﻮ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ، ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﺭﻭ ﭘﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻠﻮﺍﻧﺎﻧﺶ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﺟﻨﮕﯿﺪ ﻭ ﺩﺯﺩﺍﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺯﺧﻤﯽ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺧﻮﻧﺮﯾﺰﯼ ﮐﺮﺩﻡ، ﺷﻤﺎ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ ... ﻭ ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﻫﯿﺪ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﻫﺮ...
-
مناجات یک دختر
چهارشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1392 07:49
این پسرایی که ته ریش دارن اینایی که باشگاه نرفتن و هزار تا قرص و آمپول نزدن اینایی که زیر ابرو بر نداشتن اینایی که قدشون نه خیلی بلنده نه کوتاه اینایی که موهاشون نه بلنده نه بلوند اینایی که واسه جلب توجه دخترا تو خیابون هزارتا دلقک بازی در نمیارن اینایی که وقتی که تو کوچه تاریک دختر از روبرو بیاد سرشونو پایین میندازن...
-
شائولین
چهارشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1392 07:48
کشیدن ترمز دستی قبل دعوا تو خیابون قدرتی به آدم میده که فنون معبد شائولین در چین همچین قدرتی رو نمیده مخصوصا صداش زااااااااااااااااارت
-
اون خانومی که تو سمند میگه "درب خودرو باز است"
چهارشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1392 07:47
بالاخره اون خانومی که تو سمند میگه "درب خودرو باز است" رو پیداش کردن
-
پرتاب ماهواره در کشور های مختلف
چهارشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1392 07:44
-
خریدن یه سطل ماست
شنبه 7 اردیبهشتماه سال 1392 15:32
حمل پول در آینده ای نه چندان دور جهت خریدن یه سطل ماست !
-
قانون دارن دخترای دانشجو
شنبه 7 اردیبهشتماه سال 1392 08:43
یه قانونی دارن دخترای دانشجو به این عنوان : . . . . . دیر رسیدن بهتر از زشت رسیدن است...!!
-
دانشگا قبول شدم
شنبه 7 اردیبهشتماه سال 1392 08:41
دختر اولی: آخ جون بلاخره دانشگا قبول شدم دختر دومی: مبارک باشه محیطش چجوریه سطح آموزشیش بالاست؟ دختر اولی: آره خیلی خوبه سطحشم خیلی بالاست از لحاظ اموزش حالا پسرا پسر اولی: آخ جون بلاخره دانشگاه قبول شدم پسر دومی: مبارک باشه دخترم داره؟ پسر اولی: اوف بیا ببین چه دافایی داره حاجی ، اصن هتله لامصب