از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

برو

با تو ، هیچوقت دوست نمیشم ! فراموشم کن.   

میبرندم مال را

میخورندم خون پاک.

پای هر دیوار

نشانی مانده از خاکستر دیروز ...

آوار شدی ای طلاوت دروغین عشق

بر انبوه بیشمار کتابهای سوخته شده

در معبد بی زائر پندارم.

این دستهای توست

که از عشق محرومند.

وگرنه هنوز

باور تو در کودکی من گریه دار میزند

هر صبح با صدای اذان.

من

از تو یاد گرفتم

گریز را به خدا

از ترس تو.

نامرد ،

بردی ،

گفتم شکر...

زدی به قصد کُشت ،

گفتم چرا ؟

تو از کدام ناپرهیز دامنی که قساوت گناه خویش را

در سینه ای که شکسته جستجو میکنی؟

.

.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد