از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

از همه چی و همه جا

هر چی رو که فکر می کنم جالبه می نویسم هر کی دوست نداره نخونه انتقاد کردن کار منه اگه خوشتون نمیاد مشکل من نیست

پ ن پ داداشی

یارو زده روح الله داداشی رو کشته، حالا گرفتنش میگه حالا چی میشه اعدامم میکنن؟؟
میگن پ نه پ میری مرحله بعد باید محراب فاطمی روهم بکشی

عصر ارتباطات عصر دروغ و تنهایی

ما معتقدیم که " عصرِ ارتباطات " نام ِ دروغینی بیش نیست . مثل ِ همان پدر و مادرهایی که دخترهای سبزه ء خود را " سپیده " مینامند و پسرهای کچل خود را " زلف علی " و سندرمِ داون دارهای خود را " فهیم و فهمیه " میخوانند ، سیاستمداران و مدیران و بزرگان ِ بشریت هم به دروغ این عصر را " عصر ِ ارتباطات " مینامند!

این عصر ، عصر ِ " تنهایی و در خود فرو رفتن " است ! اینکه در جیب ِ همه ، از سوپورِ 80 ساله ء محله ء ما تا بچه های 5 ساله ء مهد کودکی یک تلفن ِ همراه است ، دلیلی بر با هم بودن ِ آدم ها نیست . تلفن ِ همراه ، خیانت به بشریت بود! هیچ کس یک ظهر ِ دلگیرِ جمعه که دلت دارد از سینه در می آید و خفه شدی از بی هم صحبتی ، به تو زنگ نمیزند و نمیپرسد " حالت خوب است ؟  

ادامه مطلب ...

سوالات عجیب خانم مجری در یک برنامه سیما

خبرگزاری دانشجو: صدا و سیما این روزها شاید با تغییر و تحولاتی روبرو شده باشد و شاهد این تغییر و تحولات هم برنامه‌هایی هستند که به سوژه‌های نسبتا خاص می‌پردازند؛‌ گفت‌وگو با کودک کار، مردی که دارای سه همسر است و زنی که روابط نا‌مشروع با جنس مخالف داشته است از جمله سوژه‌هایی هستند که این روزها تلویزیون با آنها مردم را سرگرم می کند

 نکته‌ای که در این برنامه‌ها مشهود است، استفاده از چهره‌های جوان و مشهور است که در نگاه اول به جذاب شدن برنامه‌ها کمک می‌کند، اما بعضا همین موضوع منجر می شود که موارد نامطلوبی در گفتار و رفتار آنها پدیدار شود؛ به عنوان مثال دیروز در برنامه «در جمع ما» که با اجرای مجری جوانی همراه است، از یک زن آلمانی دعوت به عمل آمده بود و در خصوص زندگی خصوصی وی سوالات قابل توجهی مطرح شد

 مجری این برنامه در یکی از سئوالات خود از این خانم آلمانی پرسید که «آیا مردان ایرانی را دوست دارد؟!» سوالی که حتی با تعجب این زن آلمانی همراه بود و وی در پاسخ گفت که « فقط می‌داند که همسر خود را دوست دارد.»  ـ

از همه جا (‌۴۲)

زن و شوهری با 9 تا بچه در ایستگاه اتوبوس منتظر ایستاده بودند که پیرمرد نابینایی هم به آنها ملحق شداتوبوس که آمد پر بود و فقط زن و 9 تا بچه تونستند سوار بشوند. به همین خاطر شوهر و پیرمرد نابینا تصمیم گرفتند پیاده راه بیافتندبعد از مدتی شوهره از تق تق چوب مرد نابینا عصبانی شد و گفت چرا یه تیکه لاستیک سر چوبت نمیکنی. تق تق اش منو دیوونه کردپیرمرد نابینا جواب داد اگه تو هم لاستیک سر چوبت می ذاشتی الان ما سوار اتوبوس بودیم پس خفه شو

***************************

کاش میشد بری تو گوگل بزنی اون آهنگه که تو اون ماشینه شنیدم ، بعد لینک دانلودشو بیاره.. این دانشمندا چه غلطی میکنن من نمدونم !!! ـ

******************************

تنها خوبی گوگل پلاس اینه که عربها جونشون در میاد تا بتونن تلفظش کنن...! غوغل بلاس !!! ـ

***************************

یه بار منو بابامو داداشم تو پذیرائی کنار هم خوابیده بودیم. بابام البته پشتش به بخاری بود و نصف شب. بومممممممممممم. یه صدای وحشتناکی اومد. انگاری بخاری ترکید داداشم مثل جن دیده ها از خواب پرید و داد زد بخاری منفجر شد بابام گفت : بگیر بخواب بچه من بودم

 عجب بابای ریلکسی. خوب شد پشت باباهه به پسرش نبوده  ـ

*************************

 ساعت دو نصفه شب یکی اول زنگ زد بعد اس ام اس داد که من یه پسر ۲۶ سالم
به قرآن شماره شما رو همینجوری گرفتم اگه دختری تو رو قرآن
جوابمو بده خیلی خیلی دوستت دارم !
ـ

ملت تو کفه داریم؟  ـ

**************************

زن جوان زیبا و خوش‌اندامی هستم و شوهری دارم که مرا گاز می‌گیرد و گهگاه اثر گاز گرفتگی او بر روی گوش، گردن، بازو، ساق دست، مچ دست، پهلو، باسن، ران، ساق پا و حتی سینه‌ام بجا می‌ماند و باعث خجالت من نزد دوست پسرم می‌شود. چه کنم؟

چمچاره کن  ـ

************************

 مرد چیست؟ موجودی بدبخت که موقع تولد ، میگن حال مادرش چطوره؟ موقع عروسیش میگن چه عروس خوشگلیه! موقع مرگش هم میگن بیچاره زنش!!! ـ

 ****************************

یارو داشته جدول حل میکرده. از رفیقش میپرسه عضو جنسی زن، دو حرفه؟ رفیقش میگه افقی یا عمودی؟ میگه افقی. میگه لب  ـ

********************************

زن: من برادرم مهندسه تو هم خواهرت دکتره
شوهر: گیرم که پدرت هست فاضل  از فضل او تو را چه حاصل؟
زن: خب افتخارش مال منه تازه دیپلمی که من گرفتم اون زمان اندازه فوق لیسانس الان ارزش داشت …….
ـ

شوهر : حالا برو غذا رو بکش

 

 

تدبیر خداوند

غروب یک روز بارانی زنگ تلفن به صدا در آمد.

زن گوشی را برداشت. آن طرف خط پرستار دخترش با ناراحتی خبر تب و لرز شدید دختر کوچکش را به او داد.

زن تلفن را قطع کرد و با عجله به سمت پارکینگ دوید،

ماشین را روشن کرد و به نزدیک ترین داروخانه رفت تا داروهای دختر کوچکش را بگیرد.

وقتی از داروخانه بیرون آمد، متوجه شد به خاطر عجله ای که داشته کلید را داخل ماشین جا گذاشته است.

زن پریشان با تلفن همراهش با خانه تماس گرفت. پرستار به او گفت که حال دخترش هر لحظه بدتر می شود. او جریان کلید اتومبیل را برای پرستار گفت. پرستار به او گفت که سعی کند با سنجاق سر در اتوموبیل را باز کند.

زن سریع سنجاق سرش را باز کرد، نگاهی به در انداخت و با ناراحتی گفت: ولی من که بلد نیستم از این استفاده کنم.

هوا داشت تاریک می شد و باران شدت گرفته بود. زن با وجود نا امیدی زانو زد و گفت: خدایا کمکم کن!

در همین لحظه مردی ژولیده با لباسهای کهنه به سویش آمد. زن یک لحظه با دیدن قیافه  مرد ترسید و با خودش گفت: خدای بزرگ، من از تو کمک خواستم آنوقت این مرد…!

زبان زن از ترس بند آمده بود، مرد به او نزدیک شد و گفت: خانم، مشکلی پیش آمده؟

زن جواب داد: بله، دخترم خیلی مریض است و من باید هرچه سریع تر به خانه برسم ولی کلید را داخل ماشین جا گذاشته ام و نمی توانم درش را باز کنم.

مرد از او پرسید که آیا سنجاق سر همراه دارد؟ و زن فورا سنجاق سرش را به او داد و مرد در عرض چند ثانیه در اتومبیل را باز کرد!

زن بار دیگر زانو زد و با صدای بلند گفت: خدایا متشکرم!

سپس رو به مرد کرد و گفت: آقا متشکرم، شما مرد شریفی هستید!

مرد سرش را برگرداند و گفت: نه خانم، من مرد شریفی نیستم. من یک دزد اتومبیل بودم و همین امروز از زندان آزاد شده ام!!!

خدا برای کمک به زن یک دزد فرستاده بود، آن هم یک دزد حرفه ای!

زن آدرس شرکتش را به مرد داد و از او خواست که فردای آن روز حتما به دیدنش برود

فردای آن روز وقتی مرد ژولیده وارد دفتر رئیس شرکت شد، فکرش را هم نمی کرد که روزی به عنوان راننده مخصوص در آن شرکت بزرگ استخدام شود 

 باتشکر از مهسا

از همه جا (۴۱)

مداحه میگه امشب هر کی هر حاجتی داره خدا رو به امام رضا قسمش بده، ردخور نداره. بعد میگه اگه دیگه خیلی حاجتتون ضروری بود امام رضا رو به غریبی امام نقی قسم بدین که حتماً حاجتتون رو روا کنه! مگه حاجت خواستن، کار اداریه از این اتاق به اون اتاق می‌فرستی بدبخت رو؟

 ******************************

کلی وقت با این لیف ها که دسته داره خودمو میشستم ... بعد چند وقت فهمیدم که بابام هم ازش استفاده میکنه ... مامانم هم باهاش توالت تمیز میکنه

باز خوبه که لیف بوده مسواک نبوده  ـ

***********************

غضنفر شب عروسیش پشت به عروس میخوابه عروس میگه چرا اینجوری میکنی؟؟؟ میگه: ازدواج کردم این کثافت کاری هارو بزارم کنار !  ـ

***************************

اعتراف میکنم
آخرین خواسته ام قبل از مرگ اینه که 5 دقیقه بهم وقت بدن هارد کامپیوترم رو فرمت کنم!
ـ
اگه دست کسی بیفته برام ختم هم نمیگیرن!!!
ـ

واسه من 5 دقیقه طول میکشه فقط کامپیوترم بیاد بالا. وصیت میکنم علاوه بر هارد، کول دیسک و سی دی های بنده نابود گردد  ـ

اعتراف میکنم اولش قرار نبود قسمت کامنت گذاری رو فعال کنم برای مینیمال های "برترین اعترافات مردم" ولی حالا واقعا خوشحالم که این کارو نکردم چون کلی از کامنت های دوستان خوش ذوق خندیدم

اعتراف میکنم که... ـ

***************************

 پدر شوهرم جراحی روده کرده دکتر گفته اگه باد در کنه یعنی روده اش خوب شده! دیشب ساعت 3 شوهرم اس ام اس زده فامیلهای عزیز گوز پدر بر همه شما مبارک!!! ـ

 خدایا این شادیها رو از ما نگیر. ما هم به نوبه خودمون تبریک میگیم  ـ

 **************************

بابام هشتاد سالشه همیشه اصرار می کنه که بذارید من از خونه تنهایی برم بیرون مگه زندانی گرفتید؟ می خوام برم نون و روزنامه اینا بگیرم...یه روز بعد از کلی اصرار گفتیم باشه برو ولی مواظب باش...رفته نونوایی محل به همه ی اونایی که تو صف بودن گفته عجب روزگاری شده پنج تا دختر دارم پنج تا پسر تو این سن و سال منه پیرمرد باید بیام تو صف وایسم نون اونارم من بگیرم....تا یه مدت هر کس منو تو محل می دید نصیحتم می کرد  ـ

پ ن پ (۵)

از تاکسی پیاده شدم به راننده نیگا میکنم, میگه باقی پولتو میخوای؟ میگم نه پـَـَــــ میخوام یه دل سیر نیگات کنم که میری دلتنگت نشم

دختر "با کلی عشوه و ناز": کلی پسر با تک تک نفس های من مردن !!!! ـپسر با اعتماد نفس: پ نه پ میخواستی نمیرن ازون بوی بد دهنت

تو پارک رفتم دستشویی اومدم بیرون یکی جلومو گرفته! میگم پولیه؟ مبگه پ نه پ من اینجا نشستم پشه ها نیان تو حین کار براتون مزاحمت ایجاد کنند

از خونه زنگ زدم فست فود غذا بیارن، طرف میگه بفرستم واستون؟ پ ن پ آپلود کن، لینکش رو بده، دانلود میکنم

 میگن کریستف کلمب وقتی رسید به امریکا سرش رو از پنجره کشتی کرد بیرون از یه سرخ پوست پرسید داداش اینجا آمریکاست؟ سرخ پوسته گفت پ نه پ ژاپونه ما هم چون شلوار پامون نیست از خجالت قرمز شدیم

 تو صف بربری نوبتم شده یارو میگه بربری میخوای؟ پـَـ نه پـَـ اومدم از شاگردت تایپ یاد بگیرم!!!! ـ

با ماشین افتادیم ته دره یارو میگه زنگ بزنم امبولانس بیاد؟ میگم : پـَـ نه پـَـ یه مشکل درون خانوادست خودمون حلش میکنیم!!!! ـ

 داریم راه میریم با دوستام پام پیچ خورده، خوردم زمین میگه کمک می‌خوای؟ میگم پـَـ نه پـَـ  شماها خودتونو نجات بدین من اینجا میمونم مقاومت می‌کنم بریییید برییییییید!!!! ـ

پسره اومده خواستگاریم میگم من الان می خوام درس بخونم میگه یعنی چند سال دیگه میخوای ازدواج کنی؟ پـَـ نه پـَـ  10 دقیقه صبر کنی این صفحه رو بخونم درسم تموم میشه!!!! ـ

رفتم الکتریکی می گم آقا سه راهی دارین؟ میگه سه راه برق؟!!! پـَـ نه پـَـ سه راه آذری ، دربست...!!!! ـ

رفتم داروخونه، میگم باند دارین؟ میگه باند پانسمان؟ پَ نه پَ باند فرودگاه ! میخوام فرود بیام ! ـ

ببخشید آقا می‌تونم به خانومتون نگاه کنم !؟

 جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مودبانه گفت: ببخشید آقا! من می‌تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟ مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد. مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری... خجالت نمی‌کشی؟ جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش‌های مرد عصبی شود و واکنشی نشان دهد، همان طور مودبانه و متین ادامه داد. خیلی عذر می‌خوام، فکر نمی‌کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه می‌کنن و لذت می‌برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم... حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم. مرد خشکش زد... همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد

۱۸+

+18

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

0

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.


-18

 

اینجا دیگه باید لباس گرم بپوشید

 

از همه جا(۴۰)

بابام میگه خدا کنه مختار زنده بمونه نذاره حکومت عباسیان شکل بگیره

 مامان من که برای طاهر صلوات میفرستاد که زنده بمونه آخرشم مرد  ـ

***************************

دختر خالم بعده امتحان نذر کرد اگه قبول بشه 3 روز روزه بگیره. اومد خوش خدمتی کنه خدا رو تو رو در وایسی قرار بده، قبل اینکه جواب بیاد روزه رو گرفت! نمرش که اومد 5 گرفته هم درس رو افتاد هم مشروط شد! حالا اومده عصبانی: خدایا یه ماه دیگه ماه رمضونه... هر سی روزش رو می خورم

 ************************

 به مامانم میگم عروسی دادشمو تو باغ بگیریم ... میگه چیه هوس تجاوز کردی  ـ

 ************************************

 همسایه‌مون تو یه آپارتمان ۵۰ متری ۳ ماهه داره بنائی می‌کنه، یکی نیست بگه تخت جمشید می‌سازی اون تو؟؟ یا کوبیدی میخوای یه ۵۰ طبقه بسازی؟

**********************

 بابام یه کمده یه تیکه بزرگ با یه دکور وسطش خرید که خیلی هم سنگین بود. چهار نفری بسیج شدیم بیاریمش تو خونه بابام گفت اگه بخوره به دیوار خودتون میدونید! خلاصه آوردیمش تو یهو کمد تعادلش به هم خورد رفت سمت دیوار، برادرم گفت داره لنگر میندازه بگیرینش حالا تو این اوضاع اون یکی داداشم داد زد: ((بادبانارو)) بکشید!!! همه از خنده سست شدیم و کمد خورد به دیوار و داغون شد

 *************************

 توی خیابون بودیم، یه دختره رو دیدم واقعا زیبا بود... نتونستم طاقت بیارم به بابام گفتم: بابا دختره رو ببین عین ملکه هاس(چقدر خوشگله)، بابامم نه گذاشت نه ورداشت گفت: گول نخور همش فوتوشاپه... بابای ضدحاله داریم؟

بنده خدا باباش مثل اینکه خودش قربانی فتوشاپ بوده  ـ

*****************************

 این لوله حموم مایه بار ترکیده حالا همه میترسن باز بترکه وقتی میریم حموم! منم امروز رفته بودم حموم زیر دوش داشتم با کش شورتم بازی میکردم میکشیدمش جلو محکم ولش میکردم چون کشش پلاستیکی بود و تنم خیس بود صدای مهیبی میداد! یه بار کشیدمش یه صدای خیلی بلندی داد مامانم هم همون موقع از جلو در حموم رد شد جیغ کشید وایییی لوله ترکید پسرم مُرد بعد بابام پرید درو باز کرد من رفتم پشت در بابام هم داد میزد آره بچم پودر شد نیست بابا زنده ای؟ آخه پدرو مادر توهمه ما داریم؟

دیگه تا تو باشی با کش شورتت بازی نکنی  ـ

*************************

 از اول امتحانات ریش گذاشتم بعد این هفته از شمال برگشتم تهران خونمون ... زنگ خونمون رو میزنم بعد بابام از تو چشمی در نگام میکنه به اونایی که تو خونه هستند میگه نمیدونم کیه ... یه پسر افغانیه ست ...  ـ

 *************************

 رفتیم خونه عموئه 3 کیلو هندونه خوردیم ، میگه شیرینی بخورید! میگیم جا نداریم عمو، کلی هندونه خوردیم! میگه اینا که همش شاشه ، شیرینی بخور!! ـ

 زین پس به جای واژه هندوانه بگویید: شاش آور  ـ

*****************************

هر جا سخن از اعتماد است ، من خنده ام میگیرد  ـ

 ***************************

 توی پارک نشسته بودیم دختره زار زار گریه میکرد و داد میزد فریدون، فریدون
منم رفتم گفتم چی شده گفت فریدونمو گم کردم، گفتم فریدون کیه؟ بچته؟ دوست پسرته؟ میگه: نه بابا گربمه!!
ـ

خوش به حالش ! گربه هم نشدیم یکی دوسمون داشته باشه  ـ

***************************

به لامپ می گن حالت چطوره ؟
میگه : چه احوالی
به جای خوبش که می رسه ما رو خاموش میکنن

 ********************** 

پ ن پ ( 4 )

رفتیم بلیت کانادا بگیریم زنه میگه سیاحتیه؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ زیارتیه میخوام برم امامزاده سید ریچاردرفتیم سر خاک یکی از فامیلامون ساکت نشستیم پسر خاله ام میگه ساکتی!!!
 پــــ نه پـــــــ بلند شم برات سیا نرمه نرمه رو بخونم
 
یارو عکسمو دیده میگه:اااا دماغ خودته این؟ 
پـَـَــــ نــه پـَـَــــ دماغ اجدادمه که بینی به بینی، نسل به نسل منتقل شده الان رسیده به من!!!
با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟  پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم 
 تو بهشت زهرا دنبال قبر یکی می گشتیم. یه ادم خوشحال اومده داره با ما رو سنگ قبرا رو می خونه. بعد میگه دنبال قبر کسی می گردین؟
 پـَـَـ نــه پـَـَــــ دستیار عزرائیلم اومدم ببینم کسی زود تر از موقع نمرده باشه

زنگِ خونه رو میزنم مامانم میپرسه میخای‌ بیایی تو ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می‌خوام ببینم اف ف سالمه یا نه
صبح رفتم کنکور بدم .مراقب میگه تو هم اومدی کنکور بدی؟
 پـَـَـ نه پـَـَـ اومدم اینجا برم دسشویی
 
ماشینم بنزین تموم کرد وسط جاده, واستادم دم جاده یکی 2 لیتر بنزین از ماشینش بهم بده که فقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی, یکی زد بقل گفت آقا بنزین برای ماشینت می خوای؟
 پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهاش خودمو آتیش بزنم
 
رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟
پـــ نه پــ ما پشه ایم اومدیم مهمونی
..!!! 
ساعت 5-4 صبح زنگ زده..گوشی رو برداشتم به زور دارم جواب میدم..میگه خواب بودی؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم سر گلدسته ی مسجد محلمون اذان میگفتم صدام گرفته

خونمون رو عوض کردیم به بابام میگم کی واسه خونه خط میگیری؟
میگه خط تلفن؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خط نستعلیق روزی دوبار هم از روش بنویسیم
برای طرح یه شکایت رفتم کلانتری طرف می گه از کسی شکایت دارین ؟ 
پـَـَـ نــه پـَـَــــ
اومدم فرار مایکل اسکافیلد رو از فاکس ریور گزارش کنم

تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن.مامان اومده میگه چیزی شکوندی؟
 پـَـَـ نــه پـَـَــــ شیشه ی نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین


بنده خدا چاقو خورده در حد بنز داره ازش خون میره بردیمش اورژانس پرستار میگه اوردین بستری کنین؟ 
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اوردیم خون بده بریم
کله صبحی رفیقم میخواست بیاد درس بخونیم بهش زنگ زدم گفتم دوتا نونم بگیر بیار 
گفت واسه صبونه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ واسه ذخیره سازی تو روزای سخت زمستون
خواهرم از بیرون میاد خونه..میبینه پشت سیستمم...میگه کامپیوتر روشن کردی؟؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دکتر گفته بشین جلوی مانیتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه
...! 
میری مسجد وضو بگیری تا نماز بخونی میبینی یه آقایی میرسه میگه پسر جان وضو میگیری میگی
 
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام قزل الا صید کنم نون بربری خریدم همسایمون منو دیده میگه نون بربریه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ ماشین جدیدمه طرح بربری تولید شده
تو لباس فرم منو دیده میگه سربازی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــ عضو سیاه لشگر سریال مختارم محل فیلم برداری رو گم کردم
ساعت 7 صبح رفتم برا امتحان دانشگاه نگهبانه میپرسه امتحان داری؟
 میگم پــَ نه پــَ اومدم خمیر بگیرم بدم دست نونوا

پ نه پ(۳)

ماشینم بنزین تموم کرد وسط جاده, واستادم دم جاده یکی 2 لیتر بنزین از ماشینش بهم بده که فقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی, یکی زد بقل گفت آقا بنزین برای ماشینت می خوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهاش خودمو آتیش بزنم 

****************

بعد از چهار ساعت از کنکور تو هوا 40 درجه اومدم خونه خواهرم میگه خسته ای؟ اگه نیستی منو ببر یه جایی میخوام خرید کنم
پـَـَـ نــه پـَـَــ خسته نیستم تو جلسه کنکور لحاف دشک انداخته بودم داشتم قلیون میکشیدم 

*****************

 یارو تو مترو داره چراغ قوه میفروشه، صداش کردم اومده میگه چراغ قوه میخوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه لقمه میرزاقاسمی آوردم واسه ناهارم تنهایی نمی چسبید گفتن بیای باهم بخوریم

*****************

به دوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی اس میخوام واسشون جشن سالگرد بگیرم*****************

در پارکینگ و باز کردم برم تو یارو اومده جلوش پارک کرده میگه می خوای بری تو؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ درو باز کردم هوای کوچه عوض شه 

********************

 تا کمر رفتم تو موتور ماشینم که ببینم چه مرگشه ، رفیقم اومده میگه
داری تعمیرش میکنی ؟
پــــ نه پـــــ دارم با گِیج روغن درد و دل میکنم

 ********************

با دوستم رفتیم دکتر واسه عمل بینیش دکتر میگه میخوای بینیتو کوچیک کنی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدیم بکوبیمش 3 طبقه بسازیم 

*********************

 کامپیوترم یه ویروس گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده: آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم نور چشام

 ************************

 مرغ عشقم مرده و درحالی که پاهاش روبه بالاس افتاده کف قفس. دوستم اومده می گه : اِ مرغ عشقت مرد؟ بهـــش گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ کمر درد داشته دکتر گفته باید طاق باز دراز بکشه کف قفس

************************

کارت سوخت ماشینو برداشتم دارم میرم بابام میگه میری بنزین بزنی؟؟؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ میرم آب هویچ بریزم تو باکش نور چراغاش زیاد شه

 *****************

به مامانم میگم قوری کجاست ؟ میگه میخوای چای بخوری ؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی ازش درومد!!!!!! 
 

********************

داریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسافرت
همسایمون میگه دارید میرید مسافرت؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توی ماشین زندگی کنیم 

*******************

میگه امتحانِ چی داری؟؟؟ میگم وصایا,,, میپرسه وصایای امام؟؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ وصایای الیزابت تیلور 

************************

تو این گرما که سگ تب میکنه رفتم سوپر مارکت میگم یه ایستک بدید یارو میگه خنک باشه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه 

**********************

 ساعت 5-4 صبح زنگ زده..گوشی رو برداشتم به زور دارم جواب میدم..میگه خواب بودی؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم سر گلدسته ی مسجد محلمون اذان میگفتم صدام گرفته

میزان آزادی

یه ایرانیه و یه آمریکاییه و یه بلژیکیه دارن برای هم از میزان آزادیِ کشوراشون میگن


American : In My Country, Not only There’s He & She But Also There Is She & She

Audience : WooooooooooW

 

Belgian : Heh … In My Country, Not Only There’s He & She And She & She But Also There’s He & He

Audience : WoooooooooooooooW

Iranian : Ey babaaaaaaa … In My Country, Not Only There’s He & She And She & She And He & He But Also There’s ME & ME

آخوند چینی هم به بازار آمد.


  قابلیتها :
·         خواندن تمام روضه ها از قبیل حضرت اباالفضل ، حضرت رقیه و ... به زبانهای فارسی ، انگلیسی ، ترکی ، مشهدی ، چینی ، آلمانی ، فرانسوی و ایتالیایی .
·         خواندن قرآن با پانزده روایت .
·         سخنرانی در همه موضوعات با کیفیتMP3  128 کیلو بایت بر ثانیه .
·         صدای بالا با قدرت 10400 وات PMPO  ( دیگر نیازی به اکو و آمپلی فایر نیست ).
·         خواندن انواع صیغه به صورت SMS .
·         بلوتوث دار
·         دارای پورت USB  جهت انتقال انواع فایلهای صوتی و خواندن روضه های سفارشی .
·         دارای سیستم Wi-Fi  ( کاملا به روز Update  شده )
·         عمامه فسفری ( شبها میدرخشد )
و بسیاری قابلیتهای دیگر .
و از همه مهمتر با قیمت باور نکردنی 500 تومان برای یکساعت . مجالس خود را به چینگ چونگ ا... بسپارید
 

جنگ زرگری تفکیک جنسیتی

جنگ زرگری تفکیک جنسیتی ، طرحی برای فراموش شدن مشکلات دیگر کشور

عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت

مدیر مسوول عصرایران: آقایان دولتمرد فکر نکنند با این موضوعاتی که هر روز علم می کنند ، مردم از مشکلات و مصائب اصلی جامعه غافل می شوند: گرانی های رو به تزاید ، فشل بودن بیمه های درمانی ، فروپاشی یک پنجم خانواده ها بر اثر طلاق ، اعتیاد ، اتهامات مالی برخی از دولتمردان معروف ، افتتاح های نمایشی، تضییقات رسانه ای ، عقب ماندن ایران از قطر در بهره برداری از مخزن مشترک گازی ، انتصاب افراد نالایق به پست های حساس ، خط قرمز نامیدن کابینه ، نا امنی زنان در جامعه ، کودکان کار ، کودک آزاری ، بی اعتبار شدن مدارج علمی و تحصیلی ، حذف یارانه شیر ،آلودگی کشنده هوا ، کیفیت نازل تولیدات داخلی ، ته کشیدن حساب دخیره ارزی ، بیکاری ، قیمت بالای مسکن و اجاره بها  و صدها مشکل ریز و  درشت دیگر ... بیچاره مردم! ـ

 
یکی از کامنت های این مطلب هم قابل تامل بود: ـ

مشکلات درجه اول جامعه ما : 

 1- اختلاط دختر و پسر در دانشگاه  2- بی حجابی 3- سگ گرداندن 4- ماهواره

 مشکلاات درجه دوم : 

 1- گرانی 2- تورم 3- بیکاری 4- تجاوز
به خدا قسم اگر بیکاری حل بشه همش حله

 

از همه جا ( ۳۹)

یارو میره یخ بخره می بینه پول همراهش نیست واسه اینکه ضایع نشه
یه دستی روی یخ ها می کشه میگه : از این سردتر ندارین؟!!
ـ

**************************

یه دختر سوار ماشینم شده بهش میگم وقت داری یه دوری با هم بزنیم؟ میگه میخای مخمو بزنی؟ میگم پ نه پ میخام جاهای دیدنی شهرو نشونت بدم

***************************

با لغو طرح تفکیک جنسیتی، طرح تغییر جنسیتی در دستور کار قرار گرفت! جزییاتش هنوز فاش نشده

 ****************************

 میگه دوست دارم، ولی تو اینقدر خوبی که لیاقت از من بهترو داری، خوب عین بچه آدم بگو نمی خوامت

****************************

دوستم میگه: ماشینتو تو روزنامه تبلیغ کردی میخوای بفروشیش؟ پــه نــه پــه معدلش بیست شده ازش قدردانی کردم

 ****************************

 بزودی: ـ

 فیلم لو رفته از کلاس مختلط در دانشگاه تهران! ـفیلم حرکت کردن یک خانم در پیاده‌رو دیوار نکشیده! ـمردی که از بالای دیوار قسمت مردانه به قسمت زنانه دید میزد به اعدام محکوم شد! ـسیستم جدید زوج و فرد خودروها با اولویت تفکیک جنسی خیابان‌ها و اتوبان‌ها اعلام شد! ـ
وزارت ارشاد سن مثبت ۱۸ را به مثبت ۶۹ سال افزایش داد!
ـمردی که ۳۰ سال زن و دخترانش را در خانه حبس کرده بود اسکار غیرت سال را به خود اختصاص داد! ـگشت ارشاد به تانک مجهز شد 

 *************************

به سی دی فروشه پشت چراغ میگم سی دی کیه؟
میگه تا ساعت ۱۲ دیشب هر کی هر آهنگی خونده توشه

***************************

 به سلامتی اونایی که قول دادن می مونن و مثل گاو سرشونُ انداختن پایین و رفتن پی زندگیشون

***************************

 کور میشی بدبخت بیا اینجا بشین باهم نگا کنیم

عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت

****************** 

یاد هم بودن زیباترین هدیه ایست که نیاز به با هم بودن ندارد

عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت

http://s1.picofile.com/file/6934376256/qgqeg.jpg

برترین اعترافات احمقانه مردم

 چند روز پیش دختر خالم گوشیشو خونمون جا گذاشته بود ... بهش اس ام اس(!) زدم گوشیتو جا گذاشتی!!!!!!! ـ

 بچه بودم از خواب که بیدار میشودم چشمام که قی‌ میکرد از مامانم می‌پرسیدم چرا چشمام صبح که از خواب پا میشم توش آشغاله؟ مامانم که خودش دلیلشو نمیدونست بهم میگفت پسرم چون روزا شیطونی میکنی‌ شبا شیطون میاد پی‌ پی‌ می‌کنه تو چشات منم یک شب تا صبح بیدار موندم تا ببینم شیطون کی‌ میاد برینه تو چشمام.... اسکل بودم :دی

 اعتراف می‌کنم یه روز صبح جمعه بابام اومد بالا سرم منو بیدار کنه که برم نون بخرم منم خوابم سنگین بود ۲ بار صدام کرد بیدار نشدم بار سوم با پاش زد تو پشتم گفت سیا توله سگ پاشو برو نون بگیر منم فکر کردم داداشم هست گفتم *ونی خودت پاشو برو بگیر....... و من خیلی‌ خجالت کشیدم

 اعتراف میکنم دوران راهنمایی روز معلم بود

همه تخم مرغ آورده بودن که توش پر گل بود منم از یه تخم مرغ خام آورده بودم که بزنم بخندیم! این اومد داخل همه سرو صدا کردن و شادی کردن تخم مرغارو میزدن به تخته منم این وسط تخم مرغو زدم به تخته ! ترکید رو تخته پاشید همه جا رو لباس معلمم ریخت ! سریع گفت کی بود ؟!!؟ هیچکی هیچی نگفت با این که میدونستن کار منه خلاصه از ته کلاس 4 5 نفر شلوغو آورد بیرون مثل سگ زدشون ولی نگفتن کار من بود ! چون شاگرد زرنگیم بودم معلمه شک نمیکرد بهم ! 
وقتی از کلاس اومدیم بیرون تا دو کیلومتر به صورت چهار نعل فرار کردم آخرم سر کوچه گرفتن مث سگ زدنم

 اعتراف میکنم تموم سالهای بچگیم فکر میکردم مامان بابام منو تو حرم_مشهد پیدا کردن چون اولین عکسی که از خودم دارم بغل مامانم جلو حرمه

 اعتراف میکنم بچه که بودم می خواستم برم دستشویی تلویزیون رو خاموش میکردم تا کارتون تموم نشه و بعد میومدم گریه میکردم به مادرم میگفتم کاره تو بود روشن کردی کارتون تموم شد

 در اقدامی شجاعانه اعتراف می کنم که از درس تنظیم خانواده افتادم . اونم فقط به این خاطر که در جواب سوال احمقانه استادم که بهم گفت مگه این کلاس جای خوابه ؟ خیلی صمیمی و خرم گفتم : بیخیال استاد . کی تا حالا 8 صبح خانوادش تنظیم شده !!!!!! کلاس رفت رو هوا استادم منو انداخت بیرون تا کم نیاورده باشه

 اعتراف می کنم معلم دوم دبستانم می گفت املا ها رو خودتون بنویسید که من با دوربین مخفیا می بینم کی به حرفام گوش می ده ... از اون روز کار من شده بود گشتن سوراخ سمبه های خونه و سوال های مشکوک از مامان بابام: امروز کی اومد؟ کی رفت؟ به کدوم وسیله ها دست زد؟

بیشترم به دریچه کولر شک داشتم

اعتراف میکنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام , تا ببینم دور سرش از اون ستاره ها و پرنده ها می چرخه یا نه!!!!! ـ

تازه هی چند بارم پشت سر هم این کار و کردم , چون هر چی می زدم اتفاقی نمی افتاد!!!! ـ

اعتراف می کنم وقتی داداشم دو ماهش بود رفتم خندون تو آشپزخونه، مامانم گفت نارنگیتو خوردی؟ گفتم آره، تازه به آرشم دادم! ـ
بیچاره مامانم بدو بدو رفت نارنگی رو از حلقش کشید بیرون! :دی

 عموم می خواست وام یکی از دوستاشو جور کنه زنگ زد به رییس بانک کلی صحبت کرد باهاش... حرفش که تموم شد اس ام اس داد به رفیقش که دهن رییس بانک رو گا***دم! اشتباهی سند کرد واسه رییس بانکه!!! ـ

 اعتراف می کنم یه بار پسر همسایه چهارسالمونو با باباش تو خیابون دیدم گفتم سلام نوید چطوری؟

دیدم بچهه تحویلم نگرفت باباهه خندید
اومدم خونه به مامانم گفتم نوید ماشالا چقد بزرگ شده! ـ
مامان گفت نوید کیه؟
گفتم: پسر آقای ... ـ
گفت اون اسمش پارساست اسم باباش نویده

 یه بار با بچه ها بودیم یکی از دوستام رو بعد مدت ها دیدم و کلی ریش گذاشته بود

با خنده بهش گفتم : علی این ** بازیا چیه ؟ :دی
گفت پدرم فوت کرده
گفتم تسلیت میگم  ـ

 اعتراف می کنم کلاس اول دبستان بودم تحت تاثیر این حرفا که نباید به غریبه آدرس خونتون رو بدید، روز اول به راننده سرویس آدرس اشتباهی دادم و از یه مسیری الکی تا خونه پیاده رفتم و تازه فرداش موقعی که سرویس دنبالم نیومد تازه شاهکارم معلوم شد برای خانواده :دی

 اعتراف میکنم چند ماه پیش تو شرکت بودم سر کارام یهو مدیر عامل از تو اتاق خودش گفت: امیــــــــــــــــــر جووون...بلند گفتم جانم؟ گفت خیلی میخوامـــت.... گفتم منم همینطور.... گفت پیش ما نمیای؟؟؟؟ گفتم چرا.. حتماً.. از پشت میزم بلند شدم برم تو اتاقش.. به در اتاقش که رسیدم دیدم داره تلفن حرف میزنه با امیر دوستش

و من از شدت ضایگی دیوارو گاز گرفتم.... ـ

 اعتراف می کنم بچگی هام همیشه میرفتم سرکوچه یه خرابه اونجا بود کلی اونجارو با دست و چوب می کندم شاید یه روزی پیداش کنم تازه فیلم افسانه توشیشان رو دیده بودم دنبال پولا می گشتم ههههههههه

  شما اعترافی ندارید ؟ !!!!! لطفا اعتراف کنید تا گناهاتون سبکتر شه

ابا میکروب

فکر کنم ویروس و میکروب ازین بچه فراری باشه  

می ترسه مریض بشه  

پ نه پ (۲)

با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟ ، پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دوستم پاش تو گچ یارو میگه شکسته میگم پـَـَـــ نــه پـَـَـــ پاشو گچ کرده که از شهرداری عوارض نوسازی بگیره

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از دستشویی شرکت اومدم بیرون منشیه یه نگاهی میکنه و با پوزخند میگه دستشویی بودین ؟ پ نه پ بک تو بک آفتابه ام طفلی مرخصیه رفتم جاش واستادم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به دوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی اس میخوام واسشون جشن سالگرد بگیرم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

رفتم فروشگاه میگم سیخ داری؟
میگه برا کباب؟
پ ن پ برا خاروندن دیافراگمم از تو دهنم می خوام

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن.مامان اومده میگه چیزی شکوندی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ شیشه ی نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کارت سوخت ماشینو برداشتم دارم میرم بابام میگه میری بنزین بزنی؟؟؟ . . .پـَـَـ نــه پـَـَــ میرم آب هویچ بریزم تو باکش نور چراغاش زیاد شه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مرغ عشقم مرده و درحالی که پاهاش روبه بالاس افتاده کف قفس. دوستم اومده می گه : اِ مرغ عشقت مرد؟ بهـــش گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ کمر درد داشته دکتر گفته باید طاق باز دراز بکشه کف قفس

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو بهشت زهرا دنبال قبر یکی می گشتیم. یه ادم خوشحال اومده داره با ما رو سنگ قبرا رو می خونه. بعد میگه دنبال قبر کسی می گردین؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دستیار عزرائیلم اومدم ببینم کسی زود تر از موقع نمرده باشه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ساعت ١١ اومدم خونه مامانم میگه الان اومدی؟ میگم په نه! ٢ساعت پیش اومدم الان تکرارش داره پخش میکنه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

زنگِ خونه رو میزنم مامانم میپرسه میخای‌ بیایی تو ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می‌خوام ببینم اف ف سالمه یا نه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

استاد: کی جواب این سوالو میدونه؟
من دستمو بردم بالا.
استاد: میخوای جواب بدی؟
من: پــــَ نه پــــَ میخوام ببینم باد از کدوم ور میاد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شب دارم می خوابم.. بابام می گه داری می خوابی؟...پَ نَ پَ دارم امتحان می کنم تشکش خوبه یا نه..

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دو دقیقه دیر رفتم سر کلاس، استاد میگه شما دانشجوی این کلاسید؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــ دانشجوی کلاس آواز استاد شجریانم! شما استاد شجریانید؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

رفتم واسه خودم و دوستم دلستر خریدم، میگه واسه من خریدی؟؟؟!!!... پ ن پ دلستره تو یخچال داشت یخ میزد میمرد، نجاتش دادم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

رفتم رستوران به پیش خدمتش میگم میشه منو بدین ..میگه میخوای غذا سفارش بدی؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخواستم ببینم منویه غذاتون چی کم داره بگم مامانم بپزه براتون بیارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گفتم غم تو دارم..گفتا غمت سر آید...

گفتم نه پ می خوای یه عمری غم تو رو داشته باشم...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گزارشگر : و در اینجا گوساله ای را در حال شیر خوردن می بینیم ! پـَـَـ نــه پـَـَ گوساله ای را می بینیم که مامانش رو داره باد می کنه بره هوا . خودش با دوستاش برن ددر

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو اداره پشت میز کارم نشستم،ارباب رجوع اومده میگه کارمند اینجایین؟گفتم پ نه پ رئیس سازمان هوا فضای ناسام اومدم فقط کار تورو راه بندازم!!!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

صدای خرپفش کشتمون !تکونش دادم از خواب پریده،میگه سر صدام اذیتت می‌کنه ؟میگم نه پـَـَـ جنس صداتو دوست دارم می‌خواستم بت بگم سعی‌ کن تو اوج که میری رو تحریرات بیشتر کار کنی‌!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو جاده پلیس دیدم دستمو کردم بیرون انگشتمو می چرخونم. رفیقم می گه: داری به ماشینای روبرویی علامت میدی؟! پ ن پ!!!! دارم هوا رو با انگشتم هم می زنم خنک شه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من یه نفر فقط تو تاکسیم، پولو دادم به راننده...
میگه: یه نفر؟
میگم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ 4تا حساب کن مشتری شیم!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

با دوستم رفتیم خرید.برگشتیم دیدیم ماشینش نیست میگه: دزدیدنش میگم نه په خسته شده بود از بس منتظر ما وایساد. اس ام،اس داد گفت من میرم خودتون بیاین!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

میگم آقا خمیر دندون سفید کننده می خوام؟
میگه برا دندونات؟؟؟؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ می خوام کاسه دستشویی رو برق بندازم!!!!!!!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مگس اومده تو خونه رفتم حشره کش آوردم مامانم میگه میخوای بکشیش؟ پـَـَـ نــه پـَـَـ ،
میخوام بزنم زیر بغلش بوی عرق نده

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به مامانم میگم قوری کجاست ؟ میگه میخوای چای بخوری ؟!
نه پـــــ میخوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی ازش درومد!!!!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سوسک اومده تواتاق دمپایی رودادم مامانم..میگه بزنمش؟؟؟میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ بده پاش کنه تندتر بدوه !!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کامپیوترم یه ویروس وحشی گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده: آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟
نه پـــ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه عصای دستم بشه!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو تاکسی کناریم به راننده گفت من بچه امام حسینم ، راننده پرسید میدون امام حسین؟ گفتم: پــــ ن پــــــ ایشون خود علی اصغره ماشالله بزرگ شده مرد شده

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

رفتم داروخونه...میگم باند دارین؟میگه واسه زخم؟...پ نه پ...بانده فرودگاه حیاط خونمون خراب شده...بابام همینجور داره با هواپیماش دوره خونه میچرخه.!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

رفتیم رستوران گارسون اومده میگه چیزی میل دارین؟؟؟
گفتم پ نه پ غدامونو همین الان خوردیم گفتیم بیایم اینجا آروقشو بزنیم دور هم بخندیم!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

رفته بودم اهدای خون مرده میپرسه می خوای خون بدی پـَـَـ نــه پـَـَــ... اومدم نون خشک بدم جوجه بگیرم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

جلو توالت عمومی  وایسادیم یارو می گه آقا ببخشید شما هم تو صف توالت وایسادین..؟
پـَـَـ نــه پـَـَــ ما سوسکیم اومدیم نهار!!

از همه جا (۳۸) ادبی

خدایا به هر کس که دوست میداری بیاموز که تابستان از زمستان گرم تر است
و به هر کس که بیشتر دوست میداری بفهمان که اودکلن کار حمام را نمیکند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

پشتکار رو از اون ساعتِ زنگداری یاد بگیر که تادهنتو سرویس نکنه، صداش قطع نمیشه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

وقتی مو توی غذا باشه ، فرقی نمیکنه مژه ی دلبر باشه ، یا سیبیل اکبر

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

حکیمی فرزند را فرمود : جان فرزند نه آنگونه بر زنان هیزی کن که ایشان را آبستن نمایی و نه آنگونه سر در زیر دار که گمان کنند چیزی در تنبان نداری

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در دنیایی که همه یا گوسفندند یا گرگ
ترجیح میدهم چوپان باشم
همدیگر را بدرید
من نی میزنم
♪ ♪♪ ♫

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


این روزها حالم از همه چیز و همه کس به هم می خورد. زیادی عوق می زنم. احتمالا حامله شده ام! این روزگار لعنتی بالاخره کار خودش را کرد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

زندگی به تعداد لحظاتی که توش نفس می کشی نیست!
به تعداد لحظاتیه که توش نفست بند میاد!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چند ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ بابا بزرگاﺑﻪ ﻧﻮﻩﻫﺎ:
ﺁﺭﻩ ﻧــــــــﻮﮤ ﮔـــﻠﻢ
ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊﻫﺎ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻧﺎ ﻣﺮﺩ ﻭ ﺯﻥ ﻗﺎﻃﯽ ﺑﻮﺩ!..!!!
.
.
.
*ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﮥ ﺗﻔﮑﯿﮏ ﺟﻨـــ ــــﺴـــ ـﯿﺘﯽ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩها*

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


این اشتباه من بود که کار های تو رو با یه "ش" اضافه می خوندم
تو به قلبم "عق " زدی و من اونو "عشق" می دیدم
تو برای دلم "ور" زدی و من اونو "شور" زدن دلت می دیدم
تو اراجیفت رو "عر" می زدی و من همه اونها رو"شعر" می دیدم.
تو ارزش یه "اه" رو هم نداشتی اما من تورو "شاه" می دیدم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

حدیث جدید درباره تابستان.
.
.
.
.
ﺑﻬﺸﺖ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯼ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺗﺎﮐﺴﯿﻬﺎﯾﯽ ﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﻮﻟﺮ ﻣﺎﺷﯿﻨﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ..

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

زندگی‌ِ مجردی یعنی‌ با دیدنِ تختِ دو نفره صرفاً به جایِ بیشتر واسه لنگت فکر کنی‌

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نمی خواهم بعد از مرگم ؛ به احترامم یک دقیقه سکوت کنی ، اکنون که زبانت نیش دارد دهنت را ببند ...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میفته دنباله دختره به دختره میگه دوست دارم.
دختره میگه نیا دنبالم اسیر میشی ها
غضنفر میگه انقدر میام دنبالت تا شهید بشم!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

میدونی کـــوکــو سبزی به انگلیسی چی میشه؟؟
.
.
.
.

.
.
where is where is Vegetable 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *  

مردی تو یک فروشگاه بزرگ به یه دختر زیبا میرسه و میگه: خانم, من زنمو اینجا گم کردم ناراحت نمی شید اگه کمی با شما صحبت کنم؟ دختر:چرا!؟؟ !! مرد:چون هر بار که با یه زن خوشگل صحبت می کنم زنم یهو پیداش می شه!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شنیدین این دخترای دم بخت میگن: من قصد ازدواج ندارم؟

یکی نیست بهشون بگه آخه عزیز من! ازدواج که قصد نمی خواد!! خواستگار می خواد که تو نداری!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


شنیدین این پسرای دم بخت میگن: من قصد ازدواج ندارم؟

یکی نیست بهشون بگه آخه عزیز من! ازدواج که قصد نمی خواد!! پول می خواد که تو نداری!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سخن قصار از غضنفر:
وقتی کسی به تو می گوید: « کلا گفتم... » منظورش این است که
فلانی بی خیال جزئیات شو، گیر نده. گـــــ* ــه خوردم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مرد که ضعیف باشد، زن می شود ضعیفه !!

تست شناخت بیمار روانی

به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روان‌پزشک پرسیدم شما چطور می‌فهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟


روان‌پزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب می‌کنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار می‌گذاریم و از او می‌خواهیم که وان را خالى کند.

 


من گفتم: آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ‌تر است
.
.
.
.
.

.
.
.
روان‌پزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر می‌دارد... شما می‌خواهید تختتان کنار پنجره باشد؟

ایرانی اصیل

داستان"ایرانی اصیل" بودن،کمی فرق کرده، اینطور نیست؟

مهمونی می دیم اونهایی که دوست داریم و نداریم رو دعوت می کنیم. یواشکی به لباسای اونهایی که دوست نداریم می خندیم. بعد که رفتند با دوستهای خودمونیمون می شینیم به حرفهاشون می خندیم! توی مهمونی واسه همدیگه جوک ترکی می گیم! جوک لری می گیم! اصفهانی ها رو مسخره می کنیم. می گیم کاشونی ها ترسواند! رشتی ها بی غیرتند! کردها خرمتعصب هستند! آبادانی ها لاف می زنند!

پایین شهریها رو آدم حساب نمی کنیم! مرز بین پایین شهر و بالای شهر رو هم خودمون تعیین می کنیم! اونها که از قلهک پایینتر رو قبول ندارند شیک ترند!  وقتی یکی از فامیلهامون شهرستان زندگی می کنه و ما یهویی از دهنمون می پره فوری توضیح می دیم که طرف بخاطر شغلش که مدیر فلان کارخونه است اونجا زندگی می کنه!

بشقاب و لیوانهای فرانسوی می خریم! لوسترهای ساخت چین می خریم! شکلات آیدین هدیه نمی بریم چون ایرانیه کلاسش پایینه!

موقعی که اتوبوس میاد حمله می کنیم! اگه اوضاع بحرانی بشه با آرنجمون می زنیم به کناریها راه رو باز می کنیم! آخه خسته هستیم باید زودتر بریم خونه! وقتی کسی نباشه هم همین که می شینیم با ماژیک پشت صندلی ها یادگاری می نویسیم که دفعه دیگه که سوار شدیم به دوستامون هنرمون رو نشون بدیم!

شب چهارشنبه سوری ترقه پرت می کنیم پشت پای زن همسایه که وقتی پرید بخندیم! وقتی تیم فوتبال مورد علاقه امون توی مسابقه می بازه شیشه اتوبوس واحد رو می شکنیم! سیزده بدر گند می زنیم به طبیعت! یعنی همیشه اینکارو می کنیم نه فقط سیزده بدرها!

فحش خواهر و مادر می دیم! به همدیگه! به دین و مذهب!  و  عربها و غیره! اما تا یه مشکلی پیش میاد میگیم یا فلان امام!!  و در لوس آنجلس هم بیشتر سفره حضرت عباس باز میکنیم تا توی تهران.

ما همه مادرزادی سیاستمدار به دنیا اومدیم اما استراتژی تک تکمون با همدیگه و با تمام دنیا متفاوته برای همین در هیچ موردی باهم توافق نداریم و بازهم به هم فحش می دیم! سه تا که میشیم پنج نظر متفاوت داریم و هممون خیال میکنیم حق داریم.

ما به اجدادمون خیلی احترام می ذاریم! مخصوصاً داریوش و اینها! وقتی سر قبرشون میریم حتماً یه یادگاری هم با هرچی که دستمون باشه روی در و دیواراش می کنیم!

ما روز عاشورا تاسوعا نذری می دیم! اما برای اینکه زعفرون گرونه روی پلو گلرنگ می ریزیم!

ما احتمالاً غیر از رامسر و کلاردشت جای دیگه ای از ایران رو ندیدیم اما حتماً دوبی رفتیم و فروشگاه عرض الهدایا رو دیدیم! بی برو برگرد هم یه عکسی توی صحرا روی شنها گرفتیم که به همسایه ها نشون بدیم!

ما رانندگیمون حرف نداره! رانندگی بدون فحش و فضیحت برامون معنی نداره! چراغ راهنمایی عابرپیاده، موتورسوار  های آدمخور  ..... فقط یک کلمه از هر مورد کافیه !

ماها سینما نمی ریم و عوضش عشق می کنیم قبل از اینکه فیلم روی پرده سینما بره ما سی دیشو ببریم خونه!  

ما - مخصوصاً لوس آنجلسی هامون- وقتی کانال تلویزیونی درست می کنیم یا هیمنطوری آب دوغ خیاری میارندمون توی یه برنامه ای مجری بشیم یا گزارش بدیم یا خدای نکرده به عنوان کارشناس حرف بزنیم از هر سه تا کلمه ای که می گیم چهار تاش انگلیسیه اونهم با هزار تا عشوه و ناز و غمزه شتری و صد البته تلفظ  صد درصد غلط !

ماها عاشق رقص عربی هستیم! هرچی هم سنمون میره بالاتر علاقه امون به این رقص که تا ابد یادش نمیگیریم هی بیشتر و بیشتر میشه و اصرار می کنیم که باید توی همه مهمونی ها هنرمون رو نشون بدیم!البته دوستان خیلی اصرار می کنندا وگرنه ماها همه خجالتی هستیم و رقصمون نمیاد.  

ما توی خیابون زل می زنیم به  زن ها! کوچیک یا بزرگ مهم نیست! مهم اینه که وقتی خانومه نزدیک شد حتماً یه متلک آبدار نثارش کنیم ........ ما از اینکارا خیلی می کنیم!

 به آذری ها متلک میگیم، اونارو مسخره میکنیم  و براشون جوک میسازیم ولی بهترین و مفیدترین دوستامون آذری هستن!

اما سه چیز برای ما خیلی مهمه:

یک: ما هیچ وقت اجازه نخواهیم داد که روی هیچ نقشه ای خلیج فارس به خلیج عربی تبدیل بشه!

دو: حواسمون هست که هرجا اسمی از فیلم سیصد برده شد اعتراض کنیم نامه بنویسیم طوماراینترنتی امضا کنیم که چرا قیافه ما ایرانیها رو اینقدر وحشتناک کشیدند! آخه ما ایرانیها اونقدرا هم وحشتناک نیستیم!

سه: دولت کشورمون باید مثل دولت سوئد و نروژ باشه. دموکرات / عشقی / مهربان. با یک شرط:ما همون "آدم" هایی که در بالا گفتیم بمونیم!!!

اندر حکایت قبض گاز

مریدی بر سر زنان نزد شیخ برفت رقعه ای به شیخ داد و عرض کرد یا شیخ قبض گازتان آمد

فغان و ناله از مریدان برخاست

شیخ گریان فرمود : کاش قبض روح می شدیم و قبض گاز نمی شدیم ، حال آن کلنگ بده ببینم

مرید عرض کرد : یا شیخ این کلنگ نیست قبض است

فرمود : هرچه که هست خانه مان را ویران بکرده

پس نیک در قبض نگریست که صفرهایش از قبض برون زده بود

فرمود : به گمانم هیزم نیز گران گشته. بگردید و تپاله جمع کنید که گر آن هم گران شود بی گمان بیچاره ایم

 

خوشا تپاله و وفور بی مثالش *** نه به این گاز و بهای بی زوالش

 

و مریدان خون بگریستند

خاطره یک پزشک بخش اطفال

خاطره یک پزشک بخش اطفال

 

  رفتم دستکش هام رو عوض کنم، نمیدونم تا برگردم چه بلایی سر خودش آورد که اینطوری گریه میکرد! پرسیدم آخه کجات درد میکنه کوچولو؟... بدون وقفه میگفت: تقی.....تقی! ـ

ازش خواهش کردم مادر بچه رو صدا کنه، تا بخش رو روی سرمون خراب نکرده! مادرش که اومد ، یه چسب زخم خواست و چسبوند رو "انگشتش بعد هم
دلداری اش داد و آرومش کرد. گیج شده بودم! پرسیدم قضیه چی بود؟
مشخص شد تو مهد کودک ، اسم امام ها رو به ترتیب انگشت های دست، به این ها یاد میدن،... این بچه هم که انگشتش مونده بود لای دسته صندلی و درد گرفته بود، برای همین هم وقتی ازش میپرسیدیم کجات درد میکنه ، همش میگفت: تقی

 

پرستار رو صدا زدم، ولی اونم نتونست متوجه بشه که این بچه چش شده ...بچه هم که ول کن نبود و دائم تقی تقی میکرد! گفتم تقی جان آروم باش! تو دیگه مرد شدی! مرد که گریه نمیکنه!! پرستار گفت اسمش که تقی نیست آقای دکتر! تو پرونده اش نوشته رامتین! گفتم خب شاید تو خونه تقی صداش
میکنند!!...اونم زد زیر خنده! ـ

از همه جا(۳۷)

داداشم رفته خواستگاری. دختره کلی از اعتقادات مذهبی اش تعریف کرده و در عین حال گفته: البته ما از این مسلمون های خشک نیستم که لب به مشروب نزنیم

 ظاهرا مسلمون خیس بودند ایشون  ـ

*************************

تو رستوران لیوان رو بر عکس گذاشته بودن رو میز... غضنفر میره میشینه سر میز میگه این چه لیوانیه که سر نداره ... بر عکسش میکنه میگه : چه جالب , ته هم نداره !!!  ـ

 **********************

 کیم کارداشیان مدل معروف، بازیگر و مدل ساز آمریکایی طبیعی بودن باسن خود را اثبات کرد

 

  

دلیل انتقادات، سوالات زیاد و عجیبی که مردم در مورد باسن کیم میکردند این مدل معروف به پیشنهاد خواهرش به دکتر خانوادگیش مراجعه کرد و از او درخواست کرد تا از باسنش تصویر ایکس-ری گرفته بشه تا بتونه ثابت کنه باسنش طبیعیه و از هیچ نوع پوشش کاذب یا عمل جراحی ایمپلنت استفاده نکرده 

من بازم شک دارم. باید تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام بشه

************************

غضنفر زنگ میزنه پیتزا فروشی میگه یه پیتزا می خواستم. فروشنده میگه: به نام .... ؟ غضنفر میگه: آخ آخ . ببخشید . به نام خدا , یه پیتزا میخواستم  ـ

********************

یارو میاد تهرون میره هتل.. صبح روز اول میره تو رستوران هتل صبحانه بخوره میبینه تابلو نوشته از ساعت ۷ الی ۱۱ صبحانه... از ساعت ۱۱ الی ۵ ناهار و از ساعت ۵ الی ۱۱ شب شام سرو می شود.. پیش خودش میگه پس من کی وقت کنم برم شهر رو ببینم؟

**********************

لره پشت نیسانش مینویسه: ـشاید این شنبه بیاید شاید. میگن آقا جمعه میاد چرا نوشتی شنبه؟ میگه جمعه میرسه تهران تا بیاد لرستان میشه شنبه 

***********************

سر جلسه امتحان یکی از بچه ها به استاد گفت : "استاد نخوندیم اگه میشه یه کمکی بکنید" ـ
بعد استاد دست کرد تو جیبش، یه 200 تومانی در آورد، گذاشت رو دسته صندلی طرف و رفت. دهن طرف باز مونده بود ما هم داشتیم می ترکیدیم  
ـ

*************************

گیر دادن گشت ارشاد به دو زوج عاشق

  

************************

کور میشی بدبخت
بیا اینجا بشین با هم نیگا کنیم

خطاب به پشه روی مانیتور   ـ

 

******************************

به بابام میگم تیغ اصلاح داری؟ میگه نه برو بیرون بخر. نون هم بخر. یه سر برو تا اون داروخانه شبانه روزیه یه قرص معده بخر. میوه هم بگیر که عصر مهمون داریم. گفتم نه احساس میکنم ته ریش بهم میاد  ـ

**********************

  داداشم رفته خواستگاری.  دختره قبلش گفته گذرنامه تون رو هم حتما باید بیارید. رفتن توی اتاق. دختره صفحه آخر گذرنامه رو آورده گفته این که توش مهر تایلند خورده! لطف کنید از خونه ما برین بیرون

داداشم گفته:‌ شما حق ندارید این طوری آدم ها رو قضاوت کنید

 

دختره گفته: داستان نباف آقا، من خودم اون جا رفتم. می دونم چه خبره. به جایی هم دست نزنید. ما ایدز می گیریم

*****************************

یه ایرانیه و یه آمریکاییه و یه بلژیکیه دارن برای هم از میزان آزادیِ کشوراشون میگن


American : In My Country, Not only There’s He & She But Also There Is She & She

 


Audience : WooooooooooW

 


Belgian : Heh … In My Country, Not Only There’s He & She And She & She But Also There’s He & He

 


Audience : WoooooooooooooooW

 


Iranian : Ey babaaaaaaa … In My Country, Not Only There’s He & She And She & She And He & He But Also There’s ME & ME

 

 

 

 

اسم "کی روش" (‌مربی تیم ملی فوتبال)‌ رو یه کاریش کردیم...

اسم "کی روش" (‌مربی تیم ملی فوتبال)‌ رو یه کاریش کردیم. ولی این دکتره اگه بیاد ایران دیگه فک نکنم اصن بشه صداش زد 

 

از فکرتون خوشم اومد


سئوال خانم معلم


خانم معلم ریاضی از بچه ها سر کلاس می پرسه شش تا گنجشک روی سیم نشستن،

اگر به یکی شون تیر بزنیم چند تا می مونن؟

حسن دست بالا میکنه میگه هیچی ، چون همشون می پرن

خانم معلم میگه: از فکرت خوشم اومد ، ولی جواب درست پنج تاست

حسن میپرسه: خانم، سه تا زن تو پارک دارن بستنی می خورن،

یکی بستنی رو گاز میزنه،
یکی لیس میزنه،
یکی میکنه تو دهنش در میاره

کدومشون ازدواج کرده؟

خانم معلم سرخ می شه و میگه: اونکه می کنه تو دهنش در میاره

حسن میگه: خانم ، از فکرتون خوشم اومد، ولی جواب درست اونی که حلقه دستش داره

گفت‌وگو با یک دوجنسه

حتما تا آخرش بخونید، خیلی جالب و آموزنده است
 
گفت‌وگو با یک دوجنسه
 
       فقط می‌دانم که بین دوستان نزدیکش به دو جنسه معروف است. با او در یک کافی‌شاپ در خیابان گاندی قرار می‌گذارم. چون مطالبم را در روزنامه می‌خواند، اعتماد می‌کند و می‌گوید که حتما می‌آید. قول می‌دهم از او عکس نگیرم..
 
چند سال داری؟
متولد 58 هستم.
 
تحصیلاتت چقدر است؟
فوق دیپلم کامپیوتر دارم.
 
در دوران تحصیل مشکلی نداشتی؟
نه!
 
کسی اذیتت نمی‌کرد؟
آن موقع کسی نمی‌دانست وضعیتم چطور است.
 
یعنی از همه پنهان کرده بودی؟
بله!
 
خانواده‌ات هم نمی‌دانستند؟
نه! هنوز هم نمی‌دانند.
 
چرا؟
فکر نمی‌کنم واکنش جالبی نشان بدهند.
 
الان به چه شغلی مشغول هستی؟
در یک بوتیک کار می‌کنم.
 
در آنجا مشکلی نداری؟
نه! تا به کسی نگویی، برایت مشکلی پیش نمی‌آید. عده کمی از اطرافیان از این ماجرا اطلاع دارند.
 
درآمدت از آن راه خوب است؟
بد نیست. تقریبا هر سال می‌توانم ماشینم راعوض کنم و یکی بهترش را بخرم.
 
تا به حال دستگیر نشدی؟
نه!
 
مشتری‌های خاص داری یا هر کسی را می پذیری؟
نمی‌توانم خودم را تابلو کنم. فقط با چند نفر هستم. اینجوری با امنیت خاطر بیش‌تری زندگی می‌کنم.
 
گروهی کار می‌کنی یا انفرادی؟
خودم هستم و خودم. گفتم که هر چه بی سر و صدا کار کنی، برای خودت بهتر است.
 
از کی به این کار مشغول هستی؟
حدود 6 سال پیش.
 
چرا زودتر وارد این راه نشدی؟
خب آن زمان به پول نیازی نداشتم. اما بعد از مدتی احسا کردم باید زندگی‌ام را تکان بدهم.
 
از نظر روحی، مشکلی پیدا نکردی؟ یعنی عذاب وجدان نداشتی؟
به آن فکر نمی‌کنم. گاهی چیزهایی در ذهنم می‌آید، اما سعی می‌کنم خودم را مشغول کاری کنم تا سرم گرم شود. ترجیح می‌دهم فکر نکنم.
 
مشتری‌هایت بیش‌تر چه کسانی هستند؟
مختلف هستند. بیش‌تر سن‌شان بالاست. پیرزن هم بین‌شان هست.
 
عجیب‌ترین‌شان کدام است؟
چند نفر از آن‌ها هنرپیشه هستند.
 
واقعا؟
یکی از آن‌ها حتی الان در یک سریال هم بازی می‌کند.
 
عجیب است! نگران نیستند که تو زمانی آن‌ها را لو بدهی؟
ما با هم دوست هستیم. به این چیزها فکر نمی‌کنیم.
 
همه پول‌هایی که در می‌آوری را خرج می‌کنی یا حساب پس‌انداز هم داری؟
در هیچ بانکی حساب ندارم.
 
چرا؟
برای امنیت خودم. نمی‌خواهم اگر فردا اتفاقی افتاد، بپرسند این همه پول را از کجا آورده‌ای.
 
فکر این نیستی که شغلت را عوض کنی؟
نه! درآمدم خوب است. به زودی رونیز می‌خرم، می‌توانم برای خودم زندگی کنم، بدون این که منت کسی را بکشم.
 
الان چه ماشینی داری؟
یک 206 قرمز ماتیکی دارم.
 
ازدواج نمی‌کنی؟
کی به من شوهر میده؟
 
یعنی زن می‌خواهی؟
نه! اما ازدواج توی این شرایط اجتماعی، زیاد عاقلانه نیست.
 
یعنی چی؟
یعنی الان خانواده‌ها با هم وصلت می‌کنند تا آدم‌ها. خانواده‌ها باید همدیگر را بپسندند، نه دختر و پسر. البته خانواده‌ها مهم هستند، اما نه تا این حد!
 
تا به حال کسی درباره ازدواج با تو صحبت کرده؟
بله، ولی بهش فکر نکردم. چون نمی‌خواهم ازدواج کنم. به کارم لطمه می‌زند.
 
تا کی می‌خواهی ادامه بدهی؟
تا هروقت که دستگیر شوم.
 
چرا دستگیر شوی؟
خب کار من جرم است. زندان و اعدام دارد.
 
چه کسی این را به تو گفته؟
هه می‌دانند. یکی از دوستانم را به همین جرم گرفتند و اعدام شد.
 
چه زمانی این اتفاق رخ داد؟
3 سال قبل.
 
اقدامی نکردید؟
چه اقدامی باید می‌کردیم؟ قانون می‌گفت که باید اعدام شود.
 
کجای قانون چنین چیزی را نوشته؟
یا از مرحله پرت هستی، یا داری من را دست می‌اندازی...
 
چرا یک دوجنسه را باید اعدام کنند؟
او دوجنسه نبود.
 
پس چرا اعدام شد؟
چون حمل 12 کیلوگرم شیشه، جرم سبکی نیست.
 
به خاطر حمل موادمخدر اعدام شد؟
آره! چیزی که دیر یا زود سرا من هم می‌آید.
 
مواد مصرف می‌کنی؟
خودم نه! اما خب وقتی برای مشتری‌ها می‌برم، گاهی مقدار زیادی همراهم است.
 
یعنی مواد هم به مشتری‌ها می‌رسانی؟
خب کارم همین است.
 
ولی به من گفتند دوجنسه هستی. پس توی کار مواد هم هستی؟
کار اصلی من مواد است.
 
یعنی دوجنسه نیستی؟
چرا! هستم.
 
پس با مواد چه‌کار داری؟
خب من فقط دو جور جنس می‌فروشم. تریاک و شیشه. برای همین به من می‌گویند «دو جنسه». برای این که تخصصی فقط روی همین دو قلم جنس کار می‌کنم. مثل بقیه نیستم که هر کوفت و زهرماری را بفروشم. مثلا ماده مخدری که در سال‌های اخیر به بازار مصرف ایران راه پیدا کرده، بر خلاف کراک خارجی از مشتقات هروئین است و قاچاقچیان این اسم را برایش گذاشته‌اند. چیز مزخرفی است و من نمی‌فروشم... چرا رفتی؟ اوهوی...! حداقل بگو مصاحبه‌ام کجا چاپ میشه... آهای یارو.... عوضی نفهم! وقتم را الکی گرفت